رودخانه قره آغاج

  1. خانه
  2. chevron_right
  3. اماکن گردشگری
  4. chevron_right
  5. رودخانه قره آغاج

رودخانه قره آغاج یا سکّان یکی از مهم‌ترین رودخانه‌های استان فارس با طول ۷۰۰ کیلومتر است و از آب آن هم‌اکنون جهت مصارف شرب و کشاورزی استفاده می‌شود. سد سلمان فارسی در در حدفاصل شهرستان‌های جهرم ، بخش سیمکان (دوزه) و قیروکارزین بر روی این رود بنا شده است.

این رودخانه از به هم پیوستن چشمه‌های کان زرد، چهل چشمه کوهمره و سرخرک در خان زنیان تشکیل می‌شود و پس از خروج از بخش ارژن شیراز وارد شهرستان کوار می‌شود و پس از عبور از اراضی زراعی کوار، خفر، سیمکان، قیر‌و‌کارزین از طریق رود مند وارد خلیج فارس می‌شود. رودهای شور جهرم، سیمکان و شور دهرم در میانه مسیر به این رود می‌پیوندند. آب این رودخانه دائمی است و عرض آن در نواحی کوهستانی ۲۰ متر و در جلگه به ۴۰۰ متر می‌رسد

وجه تسمیه نام رود

با اینکه رود قره آغاج رود مهم استان فارس تلقی می‌شود، اما نام آن یک کلمه ترکی است. قره در زبان ترکی به معنای سیاه و آغاج همان درخت است. به این ترتیب قره آغاج یعنی درخت سیاه. رود قره آغاج در مناطق مختلف به نام‌های دیگری مانند تادوان، سکان (برگرفته از نام روستای سک) و سیتاکوس (نامی متعلق به دوره سلوکیان) هم مشهور است.

پیشینه رودخانه قره آغاج

درطــول عهــد اســلامی در متــون مختلفــی بــه شــر ح رود ســکان پرداختــه شــده اســت. به عنــوان مثــال مقدســی در احسن التقاســیم بــه ذکــر نهرهــای فــارس پرداختــه، مینویســد: «…نهرهــاى مهــم آن، نهــر شـیرین، نهـر شـادگان، نهـر درخیـده، نهـر خوبـذان، نهـر رتیـن نهـر اخشـین، نهـر سـکان، نهـر جرسـیق، نهـر کـر، نهـر فـرو آب، نهـر تیـزۀ. اینهاینـد رودخانههـاى بـزرگ اینجـا» (مقدسـی، ۱۳۶۱ :۶۶۴ .)ادریسـی در جایـی نیـز بـه ذکـر نهـر سـکان یـا قره آقـاج فعلـی پرداختـه و نوشـته: «….نهرسـکان از روسـتای رویجـان در قریـه شـاذفری خـار ج میشـود زمینهـای زراعـی را آب میدهـد… سـپس بـه کـوار میرسـد آنجـا را آب میدهــد و…» (ادریســی، ۱۴۰۹ ،ج ۱ :۴۲۲ .) حافــظ ابــرو در توضیــح رود ثــکان مینویســد: »منبــع ایــن رود از دیهـى اسـت کـه نـام او جنزویـه اسـت و ناحیتـى را کـه معـروف بـه ماصـرم اسـت از اعمـال شـیراز، آب
دهـد و همچنیـن میرود تـا کـوار و خبـر و صمـکان و کازریـن و قیـر و ابـرز و الغـر، ایـن نواحـى را آب دهـد و بعضـى از نواحـى سـیراف را آب دهـد و آخـر آن دیهـى اسـت نـام او ثـکان و ایـن نهـر را بـدان بـاز خواننـد
پـس میـان نجیـرم و سـیراف در دریـا افتـد، و در والیـت فـارس هیـچ رود از ایـن پرفایدهتـر نیسـت» (حافـظ ابرو،۱۴۲ :۱۳۷۵)

فهرست
رفتن به محتوا