ولادت حضرت مهدی
ولادت حضرت مهدی (عجّلاللهتعالیفرجهالشریف)، در سحرگاه نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری، پنج سال قبل از شهادت امام حسن عسکری (علیهالسّلام) در سامرا واقع شده است.
حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) یگانه فرزند امام عسکری (علیهالسلام) پس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدر، و مادرش نرجس خاتون، در سال ۲۶۰ق به دنبال شهادت امام حسن عسکری (علیهالسلام) همچون حضرت عیسی (علیهالسلام) و حضرت یحیی (علیهالسلام) که در سنین کودکی عهدهدار نبوت شده بودند، در پنج سالگی منصب امامت شیعیان را عهدهدار شد و بعد از چند سال غیبت صغری تا این زمان در غیبت کبری به سر میبرند.
درباره چگونگی ولادت آن حضرت روایاتی وارده شده که مشهورترین نظر، سخنان حضرت حکیمه خاتون (علیهاالسلام) عمه امام عسکری (علیهمالسلام) است که در کتابهای علمای شیعه به آن اشاره شده است.
آن بزرگوار پس از سپری شدن دوران غیبت با تشکیل حکومت عدل جهانی احکام الهی را در سرتاسر زمین حاکمیت خواهد بخشید.
۱ – مقدمه
از حوادث مهم در تاریخ بشر، ولادت حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است. ولادت آن حضرت، از مسلمات تاریخ به شمار میآید. نه فقط امامان معصوم (علیهمالسلام)، دانشمندان و تاریخنویسان شیعه به این مهم اشاره کردهاند، بلکه مورخان و محدثانی چند از اهل سنت نیز به این حادثه بزرگ تصریح نموده، آنرا یک واقعیت دانستهاند. حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف)، ولادت شگفتآوری داشته و این، برای بسیاری سؤالانگیز بوده است، از اینرو ترسیم و تصویر مقدمات ولادت و برخورد مخالفان و دشمنان اهل بیت (علیهمالسلام) برابر این پدیده، ضروری مینماید.
۲ – ادله ولادت
[علما و محدثین امامیه، از جمله علامه مجلسی، شیخ مفید، شیخ صدوق رحمهاللهعلیه و… اتفاق بر آن دارند که حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) در نیمه شعبان سال ۲۵۵ در سامرا چشم به جهان گشود، و از آنجا که مسئله ولادت امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) از منظر شیعه امامیه مشهور است، تنها به صورت اجمالی به ذکر برخی از ادله ولادت آن حضرت میپردازیم:
۲.۱ – اخبار پیامبر و امامان
اخبار پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امامان معصوم (علیهمالسّلام) از تولد فرزندی برای امام حسن عسکری (علیهالسّلام) که پس از به دنیا آمدن، از دیدگان پنهان گشته وبعد از ظهور جهان را پر از قسط و عدل خواهد نمود که مجموع این اخبار بیش از هزار حدیث است که در کتب روایی معتبر شیعه ازجمله الکافی، الغیبه، کمال الدین و… آمده است.
۲.۲ – سال ولادت
سال ولادت امام زمان (علیهالسّلام) بنابر نقل اکثر مورّخین مُعتبر و محدّثین شیعه و غیر شیعه نیمه شعبان سال ۲۵۵ق میباشد،
و سال شهادت امام حسن عسکری (علیهالسّلام) سال ۲۶۰ق میباشد.
بنابر تصریح علمای بزرگ امامیّه مانند شیخ مفید، آن حضرت در سال شهادت پدر بزرگوارش پنج ساله بود: «وکان عمره عند وفاه ابیه خمس سنین اتاه الله تعالی فیها الحکمه کما اتاها یحی صبیاً و جعله اماماً فی حال الطفولیه…».
این قول مشهور و دقیق بین علمای شیعه و تمام شیعیان است، بنابراین امام دوازدهم (علیهالسّلام) پنج سال در کنار پدر بزرگوارش و در سایه پدر مهربانش زندگی نموده است و این زندگی و حتی تولد حضرتش به نوعی در خفاء و پنهانی بوده است، علّت اختفاء مربوط به اوضاع سیاسی و اجتماعی معاصر امام عسکری (علیهالسّلام) و حتی ائمه پیش از او بوده است به لحاظ امنیت جانی چنانکه ولادت برخی از انبیای الهی در خفا و استتار بوده است.
۲.۳ – تقیه شیعیان در عصر امام عسکری
شرایط سیاسی حاکم بر عصر امام به علت تدابیـر سخت نظامی خلفای عباسی که دشمن سرسخت ائمّه بودهاند اقتضاء مینمود، که شیعیان در تقیّه کامل و اختفاء فعّالیتهای مذهبی خود را انجام دهند و ارتباط با ائمه برای شیعیان بسیار سخت انجام میگرفت، تنها وکلای شیعه در این دوره با زحمات عدیده امکان ارتباط با ائمه را داشتند، مخصوصاً دوره امام عسکری (علیهالسّلام) سختترین دوران سیاسی و اجتماعی برای شیعه محسوب میشود. این امام عزیز اکثر دوران خویش را در پادگانهای نظامی به سر برد و بخشی از عمر شریفش را نیز کاملاً تحت مراقبت و کنترل شدید نیروها و جاسوسان امنیتی خلفای جائر و ستمپیشه عباسی بوده است و وظیفه سنگین الهی، امامت را انجام میداد با توجّه به این اوضاع فشار و خفقان سیاسی است که امام زمان (علیهالسّلام) در کودکی برای خیلی از مردم ناشناخته بود و فقط خصیّصین از بزرگان شیعه و نزدیکان ائمه و صحابی بزرگ به زیارت حضرت توفیق یافته و او را دیدهاند و تعداد این افراد به حدّی است که یقینآور است. علاوه بر اینکه این رؤیتکنندگان خودشان از فقها و از اصحاب بزرگ و کاملاً مورد اطمینان و تایید ائمه بودهاند که در یقین و اطمینان کامل به کلام آنها جای هیچ شبهه و شکی را باقی نمیگذارد.
۲.۴ – دیدار خواص شیعه با امام
اسامی افرادی که امام زمان را در دوران کودکی دیدهاند، در کتابهای حدیثی و تاریخی علمای بزرگ شیعه و سنّی آمده است و بسیاری از این افراد خودشان به محضر امام زمان (علیهالسّلام) در زمان امام حسن عسکری (علیهالسّلام) رسیدهاند با توجّه به اینکه در مدّت پنج سال امام عسکری (علیهالسّلام) با خواص از شیعیان ارتباط مستمر داشت یا از طریق وکلای مخصوص در نواحی مختلف سرزمین اسلامی یا ارتباط مستقیم که در این فرصتها امام سعی مینمود جانشین خود را به شیعیان معرفی کند و آنها را از تحیر و سر درگمی نجات دهد، همانطوری که ائمه قبل از او علاوه بر تصریح پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بنام ائمه، شخصاً و عیناً او را به شیعیان معرفی میکردهاند تا هیچکس به دروغ مدّعی مقام امامت نشود که منجر به انحراف شیعه از مسیر حق گردد، لذا در سیره تمام ائمه ما میبینیم که آنها علاوه بر معرفی جانشین خود از آخرین امام معصوم نیز با القاب و اسم خاص آن حضرت به تصریح سخن گفتهاند و او را به مردم با علائم مخصوص و منحصر بهفرد معرفی نمودهاند.
۳ – رویتکنندگان امام در کودکی
با این اهتمام به مقام امامت، امام عسکری (علیهالسّلام) هم خبر از ولادت و غیبتش داده و او را شخصاً از دوران نوزادی و تولّد او را با طرق مختلف از جمله فرستادن «عقیقه»،
به تمام شیعیان از ولادت آن حضرت خبر داده و او را به بزرگان شیعه نشان داده و در زمان خود شناساندهاند تا حجّت بر آنها تمام شده است. در اینجا بترتیب از منابع معتبر و مختلف به تبیین برخی از افرادی که بـه حضور حضرت صاحب الامر (عجّلاللهفرجهالشریف) در زمان پدر بزرگوارش مشرّف شدهاند میپردازیم:
۳.۱ – محمد بن عثمان عمری
محمد بن عثمان عمری همراه چهل نفر از شیعیان آن حضرت را در کودکی دیدهاند که امام عسکری (علیهالسّلام) به آنها فرموده است «هذا امامکم من بعدی و خلیفتی علیکم اطیعوه».
۳.۲ – احمد بن هلال کرخی
احمد بن هلال کرخی به نقل از ابوهارون که از شیعیان بوده است نقل میکند که صاحب الزمان (علیهالسّلام) را دیدم صورتش مانند ماه شب چهاردهم نور میداد.
۳.۳ – یعقوب بن منقوش
یعقوب بن منقوش هم به نقل از شیخ صدوق (رحمهاللهعلیه) در کمال الدین از جمله کسانی است که حضرت را دیده است.
شیخ صدوق از بزرگان شیعه است که کتابهای گرانسنگی را در علوم مختلف از خود برجای گذاشته است که دارای اعتبار ویژهای در پیش فُقهای شیعه هستند، از جمله کتابهای بسیار معتبر او کتاب «کمال الدین و اتمام النعمه» است که آنرا درباره امام عصر (علیهالسّلام) نگاشته و تفصیلاً مباحث مختلفی را حول محور مهدویت طرح نموده و تمام شبهات وارده بر این جریان را در آن جواب داده است که بسیار قابل توجّه و مناسب است لذا هیچ شبههای در کتاب و نویسنده آن وجود ندارد و از جهاتی، از جمله نزدیکی دوران حیات صدوق به دوران غیبت صغری از نقاط قوت این کتاب است و ممتاز بودن و برخورداری نویسنده از فضائل نفسانی از موارد دیگر امتیازات این کتاب شریف است که قابل توجّه میباشد. در حقیقت این کتاب جواب شبهاتی است که درباره مسئله مهدویت و وجود امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) در عصر صدوق بر شیعه وارد شده و صدوق قاطعانه به آنها پاسخ مستند و مستدل داده است.
۳.۴ – حکیمه خاتون و دیگران
از جمله کتابهای معتبر شیعه که به این مسئله «رویت امام در حیات پدرش» پرداخته، کتاب الارشاد شیخ مفید است (۳۳۶-۴۱۳)، به نقل از ارشاد محمد بن اسماعیل بن موسی بن جعفر (علیهالسّلام) که از نوادگان امام کاظم (علیهالسّلام) بود، در عراق امام زمان را در کودکی و در حیات پدرش دیده است.
حمزه بن موسی بن جعفر به نقل از حکیمه خاتون عمه امام عسکری (علیهالسّلام) که از جمله روایات بسیار معتبر است او را دیده در حیات پدرش دیده است، این روایت که حکیمه خاتون حضرت را دیده است در بسیاری از کتابهای مربوط به موضوع مهدویت کراراً آمده است که حتّی شب ولادت حضرت صاحب الزمان (علیهالسّلام) آن بانوی مکرّم در خانه امام عسکری (علیهالسّلام) حاضر بوده و افطار را در کنار برادرزادهاش بوده و شاهد ولادت آن حضرت بوده است و او را مکرراً دیده است.
۳.۵ – گروههای رویتکننده
بنابر این اگر رویتکنندگان حضرت را در یک جمعبندی قرار دهیم میتوانیم چنین نتیجه بگیریم که سه گروه حضرت را دیدهاند:
گروه اول: اهل بیت آن حضرت، مانند حکیمه خاتون عمه امام عسکری (علیهالسّلام) و خادمان خانه امام عسکری (علیهالسّلام) در ردیف اولین کسانی بودهاند که امام را زیارت کردهاند. الف. ظریف (ابونصر) خادم دودمان امام عسکری (علیهالسّلام)
گروه دوم: که از دیدار امام در حیات پدرش مسرور شدهاند از نواب حضرتش بودند، عثمان بن سعید عمری چنانکه قبلاً نیز گفته شد.
گروه سوم: از زیارت کنندگان حضرت در عهد امام عسکری (علیهالسّلام) اصحاب خاص و شیعیان نامدار حضرت بودهاند که به برخی از آنها اشاره کردیم و بسیاری از بزرگان شیعه از جمله علمای شهر قم و شیعیان خاص امام عسکری (علیهالسّلام) به زیارت حضرت صاحب الزمان (علیهالسّلام) در زمان حیات پدرشان رسیدهاند.
۴ – جریان امامت معصومان
جریان امامت پیشوایان معصوم (علیهمالسلام)، پس از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فراز و فرودهای فراوانی پیدا کرد. امامان معصوم (علیهمالسلام)، با حفظ راهبرد کلی و خطوط اساسی امامت، در رابطه با حفظ مکتب و ارزشهای آن، روشهای گوناگونی را در برابر ستمگران، در پیش گرفتند. این فراز و نشیبها، تا زمان امامت علی بن موسی الرضا (علیهماالسلام)، ادامه داشت و امامان (علیهمالسلام) تا آن زمان، هر یک به تناسب زمان و مکان و ارزیابی شرایط سیاسی و اجتماعی، موضعی ویژه برمیگزیدند. پس از امام رضا (علیهالسلام)، جریان امامت شکل دیگری یافت. امام جواد، امام هادی و امام عسکری (علیهمالسلام)، در برابر دستگاه حاکم و خلفای عباسی موضعی یگانه برگزیدند.
۵ – نگرانی دشمنان از ولادت
پس از اینکه دو قرن و اندی از هجرت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) سپری شد و امامت به آنان رسید، اندکاندک میان حکومتگران مسلمین در مرکز خلافت، نگرانیهایی عمیق جان گرفت. این نگرانیها مربوط به اخبار و احادیث بسیاری بود که در آنها اشاره شده از امام عسکری (علیهالسلام) فرزندی تولد خواهد یافت که بر هم زنندۀ اساس حکومتهاست، از اینرو بر فشارها و سختگیریها بر امام حسن عسکری (علیهالسلام) افزوده شد، تا شاید با نابودی ایشان، از تولد مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) و تداوم امامت جلوگیری شود، اما بر خلاف برنامهریزیها و پیشگیریهای دقیق و پیدرپی دشمنان، مقدمات ولادت حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) آماده شد و توطئههای ستمگران، راه به جایی نبرد، بدینعلت دورانی که آن حضرت در شکم مادر بزرگوار خود بود و سپس تولدش، همه و همه، از مردم پنهان بود و جز چند تن از نزدیکان، شاگردان و اصحاب خاص امام عسکری (علیهالسلام)، کسی او را پس از ولادت نمیدید. آنان نیز مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را گاهگاه میدیدند، نه پیوسته و به صورت عادی.
۶ – چگونگی ولادت
دربارۀ چگونگی ولادت حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) ایشان مشهورترین نظر، سخنان حضرت حکیمه (علیهاالسلام) عمۀ امام عسکری (علیهمالسلام) است. شیخ صدوق، این حادثه بزرگ را از زبان او در روایتی مفصل یاد کرده است.
شیخ طوسی در کتاب الغیبه و علمای دیگر روایت کردهاند و صدوق در کتاب کمال الدین به سند صحیح و معتبر از جناب موسی بن محمد بن قاسم بن حمزه بن موسی بن جعفر (علیهماالسّلام) از حضرت حکیمه خاتون دختر والا مقام امام محمدتقی (علیهالسّلام) که از بانوان با عظمت و شخصیّت و فضیلت خاندان رسالت است، حدیث کرده است، حکیمه فرمود: امام حسن عسکری (علیهالسّلام) فرستاد (فردی را) نزد من که عمه امشب در نزد ما افطار کن که شب نیمه شعبان است و خداوند حجت را در این شب ظاهر فرماید و او حجت خدا در زمین است.
من عرض کردم: مادرش کیست؟ فرمود: نرجس. گفتم: فدایت شوم، به خدا سوگند در او اثری نیست. فرمود: همین است که برای تو میگویم. حکیمه گفت: پس آمدم چون سلام کردم و نشستم نرجس خواست پای افرازم را بیرون آورد، گفت: ای سیده من و سیده خاندان من، چگونه شب کردی؟ گفتم: بلکه تو سیده من و سیده خاندان منی. گفت: ای عمه این چه سخن است؟! گفتم: ای دخترم، خدا امشب به تو پسری کرامت فرماید که در دنیا و آخرت آقا است؛ پس او خجلت کشید و حیا کرد، وقتی از نماز عشاء فارغ شدم افطار کردم و در بستر خوابیدم چون نیمه شب رسید برخاستم برای نماز شب، نماز را خواندم و فارغ شدم و نرجس همچنان در خواب و راحت بود، من نشستم برای تعقیب و سپس خوابیدم و هراسان بیدار شدم، او همچنان خواب بود پس برخاست نماز شب را خواند و خوابید.
حکیمه فرمود: برای فحص از صبح بیرون آمدم فجر اول ظاهر شده بود، هنوز نرجس در خواب بود، در شک افتادم، امام فریاد زد، عمه شتاب مکن که مطلب نزدیک گردیده. گفت: نشستم و سوره الم سجده و سوره یس خواندم که ناگاه نرجس هراسناک بیدار شد، من به بالینش شتافتم و گفتم: «بسم الله علیک» آیا چیزی احساس میکنی؟ گفت: بله، ای عمه. گفتم: آسوده خاطر باش همان است که به تو گفتم. حکیمه گفت: پس مرا سستی و از خود بیخودی فرا گرفت و او نیز چنین شد، وقتی به حس آقایم بیدار شدم، جامه را از روی نرجس به یک سو زدم و آقای خود را دیدم که در حال سجده است و مواضع سجودش را بر زمین گذارده، او را در بر گرفتم دیدم نظیف و پاکیزه است، حضرت امام حسن عسکری (علیهالسلام) به من صیحه زد: ای عمه پسرم را به نزد من بیاور.
او را نزد امام بردم، اما دستهایش را زیر دو ران و پشت او گذارد و پاهایش را به سینه خود قرار داد و زبانش را در دهان او نهاد و دست بر چشمها و گوش و مفاصلش کشید. پس فرمود: سخن بگو ای پسرم. فرمود: «اَشْهَدُ اَنَّ لا اِله اِلاّ الله وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ اِنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ الله» سپس بر امیرالمؤمنین و امامان تا پدرش صلوات فرستاد و سکوت فرمود. امام فرمود: او را نزد مادرش ببر تا به او سلام کند و به نزد من آور، پس او را نزد مادرش بردم، به مادرش سلام کرد، سپس او را برگرداندم در مجلس امام گذاردم. فرمود: ای عمه روز هفتم که شد نزد ما بیا. حکیمه فرمود: بامدادان رفتم که به امام سلام عرض کنم، پرده را بالا زدم تا از آقای خود تفقد کنم او را ندیدم گفتم: فدایت شوم چه شد آقای من؟ فرمود: ای عمه او را به آن کس سپردم که مادر حضرت موسی او را به او سپرد.
حکیمه گفت: روز هفتم که شد به نزد آن حضرت رفتم و سلام کردم و نشستم. امام فرمود: پسرم را به نزد من بیاور، پس من آقایم را در حالیکه در پارچهای بود به نزد آن حضرت بردم با او مانند روز اول رفتار کرد، پس زبان در دهانش گذارد مثل آنکه شیر و عسل به او میدهد سپس فرمود: سخن بگو: گفت: اشهد ان لا اله الا الله و صلوات بر محمد و امیرالمؤمنین و امامان تا پدرش (صلواتاللهعلیهماجمعین) فرستاد و این آیه را تلاوت کرد: «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَ نُریدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْاَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْاَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَروُنَ». موسی بن محمد بن قاسم، راوی حدیث گفت: این سرگذشت را از عقید خادم پرسیدم گفت: حکیمه راست فرموده است.
۸ – منبع : سایت ویکی فقه
اعمال شب و روز نیمه شعبان:
شب نیمه شعبان که طبق روایتها، بعد از لیلهالقدر افضل شبهاست و در آن شب خداوند به بندگان، فضل خود را عطا میفرماید، اعمالی مانند غسل توصیه شدهاست که باعث تخفیف گناهان میشود.
همچنین احیاء در این شب به نماز، دعاء و استغفار بسیار ثواب دارد، چنانکه حضرت زین العابدین (ع) نیز این اعمال را انجام میدادند و در روایتها آمده است هرکه این شب را احیا دارد، دل او نمیرد در روزی که دلها بمیرند.
این شب، شب بسیار مبارکی است و برای این شب چند عمل سفارش شده است:
اوّل: غسل است که طبق روایتی از امام صادق(ع) سبب تخفیف گناهان است.
دوم: احیای این شب است، به نماز و دعا و استغفار. در روایتی که حضرت امیرمؤمنان (ع) از رسول خدا (ص) نقل میکند، آمده است: «هنگامی که شب نیمه شعبان فرا میرسد آن را به عبادت به سر برید و روزش را روزه بدارید، زیرا از اوّل تا آخر این شب، از جانب خداوند ندا میآید: آیا استغفارکنندهای هست که از گناهان خویش آمرزش طلبد، تا گناهان او را بیامرزم؟ آیا کسی هست که طلب روزی کند و من روزی او را وسعت بخشم؟ »
همچنین در روایتی آمده است جبرئیل به رسول خدا (ص) گفت: هر کس این شب را به تسبیح و تکبیر و دعا و نماز و استغفار و… احیا بدارد، خداوند گناهانش را میآمرزد و جایگاه و منزل او بهشت خواهد بود… ای محمّد! این شب را احیا بدار و به امّتت فرمانده آن را احیا دارند. جبرئیل پس از بیان فضایل دیگری برای این شب، در پایان گفت که محروم واقعی کسی است که از خیر و برکت این شب محروم باشد! از حضرت زینالعابدین(ع) نیز احیا در این شب نقل شده است. همچنین در روایتی از رسول خدا (ص) نقل شده است هر کسی این شب را احیا بدارد، در آن روز که قلبها میمیرد، قلبش نخواهد مرد.
سوم: زیارت امام حسین (ع) در این شب از افضل اعمال است و باعث آمرزش گناهان است.
چهارم: خواندن این دعاست که جناب «سیّد بن طاووس» و «شیخ طوسی» آن را نقل کردهاند و به منزله زیارت امام زمان (عج) است:
اَللّهُمَّ بِحَقِّ لَیْلَتِنا هذِهِ وَمَوْلُودِها وَحُجَّتِکَ، وَمَوْعُودِهَا الَّتی قَرَنْتَ اِلی فَضْلِها فَضْلاً
خدایا به حق این شبی که ما در آنیم و به حق آن کس که در آن به دنیا آمده و حجتت و موعود آن که همراه کردی به فضیلت این شب فضیلت دیگری.
فَتَمَّتْ کَلِمَتُکَ صِدْقاً وَعَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِکَ، وَلا مُعَقِّبَ لاِیاتِکَژ
و بدین سبب تمام شد کلمه تو براستی و عدالت تغییر دهندهای برای کلمات تو نیست و پس زنندهای برای آیات تو نیست.
نُورُکَ الْمُتَاَلِّقُ، وَضِیآؤُکَ الْمُشْرِقُ، وَالْعَلَمُ النُّورُ فی طَخْیآءِ الدَّیْجُورِ، اَلْغائِبُ الْمَسْتُورُ
آن نور درخشانت و آن روشنی فروزانت و آن نشانه نورانی در شب تاریک ظلمانی آن پنهان غایب از انظار.
جَلَّ مَوْلِدُهُ، وَکَرُمَ مَحْتِدُهُ، وَالْمَلائِکَهُ شُهَّدُهُ، وَاللهُ ناصِرُهُ وَمُؤَیِّدُهُ اِذا آنَ میعادُهُ، وَالْمَلائِکَهُ اَمْدادُهُ
که ولادتش بزرگ و کریم الاصل بود و فرشتگان گواهان اویند و خدا یاور و کمک کار اوست در آن هنگام که وعدهاش برسد و فرشتگان مددکارش باشند.
سَیْفُاللهِ الَّذی لا یَنْبُو، وَنُورُهُ الَّذی لا یَخْبُو، وَذُوالْحِلْمِ الَّذی لا یَصْبُوا
آن شمشیر برنده خدا که کُند نشود و نور او که خاموش نگردد و بردباری که کار بی رویه انجام ندهد.
مَدارُ الدَّهْرِ، وَنَوامیسُ الْعَصْرِ، وَوُلاهُ الاَْمْرِ، وَالْمُنَزَّلُ عَلَیْهِمْ ما یَتَنَزَّلُ فی لَیْلَهِ الْقَدْرِ
چرخ روزگار بخاطر او گردش کند و او و پدران معصومش نوامیس هر عصر و والیان امر خدایند در شب قدر آنچه نازل شود بر ایشان نازل گردد.
وَاَصْحابُ الْحَشْرِ وَالنَّشْرِ، تَراجِمَهُ وَحْیِهِ، وَوُلاهُ اَمْرِهِ وَنَهْیِهِ
و آنهایند صاحبان حشر و نشر و مفسران وحی خدا و سرپرستان امر و نهی او.
اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلی خاتِمِهْم وَقآئِمِهِمُ، اَلْمَسْتُورِ عَنْ عَوالِمِهِمْ، وَاَدْرِکْ بِنا أَیّامَهُ، وَظُهُورَهُ وَقِیامَهُ
خدایا پس درود فرست بر خاتم ایشان و قائمشان که در پس پرده است از عوالم آنها و ما را به روزگار او و زمان ظهور و قیامش برسان.
وَاجْعَلْنا مِنْ اَنْصارِهِ، وَاقْرِنْ ثارَنا بِثارِهِ، وَاکْتُبْنا فی اَعْوانِهِ وَخُلَصآئِهِ
و از جمله یارانش قرارمان ده و خونخواهی ما را به خونخواهی او مقرون گردان و نام ما را در زمره یاران و مخصوصانش ثبت فرما.
وَاَحْیِنا فی دَوْلَتِهِ ناعِمینَ، وَبِصُحْبَتِهِ غانِمینَ، وَبِحَقِّهِ قآئِمینَ، وَمِنَ السُّوءِ سالِمینَ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
و ما را در دولتش شادکام و متنعم و به هم نشینیش بهرهمند و به گرفتن حقش پا بر جا بدار و از بدیها بر کنارمان کن ای مهربانترین مهربانان.
وَالْحَمْدُللهِ رَبِّ الْعالَمینَ، وَصَلَّی اللّهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّد خاتَمِ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ، وَعَلی اَهْلِ بَیْتِهِ الصّادِقینَ، وَعِتْرَتِهَ النّاطِقینَ
و ستایش خاص خدا پروردگار جهانیان است و درودهای او بر آقای ما محمّد خاتم پیمبران و مرسلین و بر خاندان راستگو و عترت حقگویش باد.
وَالْعَنْ جَمیعَ الظّالِمینَ، واحْکُمْ بَیْنَنا وَبَیْنَهُمْ یا اَحْکَمَ الْحاکِمینَ
و از رحمت خود دور ساز تمام ستمکاران را و میان ما و ایشان داوری کن ای محکمترین حکم کنندگان.
پنجم: «شیخ طوسی» از اسماعیل بن فضل هاشمی روایت کرده که گفت: حضرت صادق (ع) این دعا را به من تعلیم داد تا آن را در شب نیمه شعبان بخوانیم:
اَللّهُمَّ اَنْتَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ، اَلْعَلِیُّ الْعَظیمُ، اَلْخالِقُ الرّازِقُ، اَلْمُحْیِی الْمُمیتُ
خدایا تویی زنده پاینده والای بزرگ آفریننده و روزی دهنده زنده کننده و میراننده.
اَلْبَدیءُ الْبَدیعُ، لَکَ الْجَلالُ وَلَکَ الْفَضْلُ، وَلَکَ الْحَمْدُ وَلَکَ الْمَنُّ
آغازکننده و پدید آرنده، برای توست بزرگی و فضیلت و از آن توست ستایش و نعمت.
وَلَکَ الْجُودُ وَلَکَ الْکَرَمُ، وَلَکَ الاَْمْرُ وَلَکَ الْمَجْدُ وَلَکَ الْشُّکْرُ
و از آن توست جود و بزرگواری و از توست فرمان و شوکت و خاص تو است سپاسگزاری.
وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ، یا واحِدُ یا اَحَدُ، یا صَمَدُ یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ
که یگانهای و شریکی برایت نیست ای یگانه ای یکتا ای بی نیاز ای که فرزندی ندارد و فرزند کسی نباشد و نیست برایش همتایی هیچکس.
صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاْغفِرْ لی وَارْحَمْنی، وَاکْفِنی ما اَهَمَّنی
درود فرست بر محمّد و آل محمّد و بیامرز مرا و به من رحم کن و کفایت کن از من آنچه فکر مرا به خود مشغول کرده.
وَاقْضِ دَیْنی، وَوَسِّعْ عَلَیَّ فی رِزْقی، فَاِنَّکَ فی هذِهِ اللَّیْلَهِ کُلَّ اَمْر حَکیم تَفْرُقُ
و قرضم را ادا کن و در روزیم گشایش ده زیرا که تو در این شب هر کار محکمی را از هم جدا کنی.
وَمَنْ تَشآءُ مِنْ خَلْقِکَ تَرْزُقُ، فَارْزُقْنی وَاَنْتَ خَیْرُ الرّازِقینَ
و هر یک از مخلوقات خود را بخواهی روزی دهی پس روزیم ده که تو بهترین روزی دهندگانی.
فَاِنَّکَ قُلْتَ وَاَنْتَ خَیْرُ الْقآئِلینَ النّاطِقینَ: وَاسْئَلُوا اللهَ مِنْ فَضْلِهِ. فَمِنْ فَضْلِکَ اَسْئَلُ
زیرا تو خود گفتی و تو بهترین گویندگان و ناطقان هستی که فرمودی «از خدا بخواهید از فضل او» پس من از فضل تو میخواهم.
وَ اِیّاکَ قَصَدْتُ، وَابْنَ نَبِیِّکَ اعْتَمَدْتُ، وَلَکَ رَجَوْتُ، فَارْحَمْنی یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
و تو را قصد کردم و به فرزند پیمبرت اعتماد کردم و از تو امیدوارم پس به من رحمت کن ای مهربانترین مهربانان.
ششم: این دعا را بخواند که حضرت رسول(ص) در این شب میخواندند.
اَللّهُمَّ اقْسِمْ لَنا مِنْ خَشْیَتِکَ ما یَحُولُ بَیْنَنا وَبَیْنَ مَعْصِیَتِکَ
خدایا بهره ما کن از ترس خود بدان اندازه که حائل شود میان ما و نافرمانیت.
وَمِنْ طاعَتِکَ ما تُبَلِّغُنا بِهِ رِضْوانَکَ، وَمِنَ الْیَقینِ ما یَهُونُ عَلَیْنا بِهِ مُصیباتُ الدُّنْیا
و از اطاعت خویش بدان مقدار که ما را به خشنودی و رضوان تو برساند و از یقین بدان حد که بوسیله آن ناگواریهای دنیا بر ما آسان گردد.
اَللّهُمَّ اَمْتِعْنا بِاَسْماعِنا وَاَبْصارِنا وَقُوَّتِنا ما اَحْیَیْتَنا، وَاجْعَلْهُ الْوارِثَ مِنّا
خدایا ما را به گوشهایمان و دیدههامان و نیرویمان تا زندهایم بهرهمند ساز و آن را وارث ما گردان.
وَاجْعَلْ ثارَنا عَلی مَنْ ظَلَمَنا، وَانْصُرنا عَلی مَنْ عادانا، وَلا تَجْعَلْ مُصیبَتَنا فی دینِنا
و خون ما را به گردن کسی انداز که بر ما ستم کرده و یاری ده ما را بر کسی که با ما دشمنی کند و مصیبت ما را در دینمان قرار مده.
وَلا تَجْعَلِ الدُّنْیا اَکْبَرَ هَمِّنا، وَلا مَبْلَغَ عِلْمِنا، وَلا تُسَلِّطْ عَلَیْنا مَنْ لا یَرْحَمُنا، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
و دنیا را بزرگترین اندوه ما قرار مده و نیز آخرین حد دانش ما قرارش مده و مسلّط مکن بر ما کسی را که بر ما رحم نکند به رحمتت ای مهربانترین مهربانان.
هفتم: صلوات هر روز ماه شعبان (که در وقت ظهر خوانده میشود) را بخواند.
هشتم: دعای کمیل را که حضرت علی (ع) در این شب آن را به کمیل تعلیم داد، بخواند.
نهم: در این شب صد مرتبه بگوید: «سبحاناللّه» و صد مرتبه بگوید: «الحمدللّه» و صد مرتبه بگوید: «اللّهاکبر» و صد مرتبه بگوید: «لا إلهَ إلاَّ اللّهُ» که طبق روایتی از امام باقر (ع) هرکس چنین کند، خداوند گناهان گذشته او را بیامرزد و حاجتهای دنیوی و اخروی او را برآورده سازد.
دهم: مرحوم «شیخ طوسی» از «ابویحیی» روایتی را نقل میکند که میگوید: به مولایم امام صادق (ع) عرض کردم: بهترین دعا، در این شب کدام است؟ فرمود: وقتی که نماز عشا را بجا آوردی، دو رکعت نماز بگزار و در رکعت اوّل سوره «حمد» و سوره «قل یا ایّها الکافرون» و در رکعت دوم، سوره «حمد» و سوره «توحید» را بخوان، پس از نماز، ۳۳ مرتبه بگو: سبحان اللّه ۳۳ مرتبه الحمد للّه و ۳۴ مرتبه اللّه اکبر. آنگاه بگو:
یا مَنْ اِلَیْهِ مَلْجَأُ الْعِبادِ فِی الْمُهِمّاتِ، وَاِلَیْهِ یَفْزَعُ الْخَلْقُ فیِ الْمُلِمّاتِ
ای که به سوی اوست پناه بندگان در کارهای اندوه خیز و به سوی او پناه برند خلایق در پیش آمدهای ناگوار
یا عالِمَ الْجَهْرِ وَالْخَفِیّاتِ، وَیا مَنْ لا تَخْفی عَلَیْهِ خَواطِرُ الاَْوْهامِ وَتَصَرُّفُ الْخَطَراتِ
ای دانای آشکار و نهان و ای که بر او پنهان نماند اندیشههایی که در دلها افتد و تصرف کردن آن خاطرات.
یا رَبَّ الْخَلایِقِ وَالْبَرِیّاتِ، یا مَنْ بِیَدِهِ مَلَکُوتُ الاَْرَضینَ وَالسَّمواتِ
ای پروردگار خلایق و آفریدگان ای که ملکوت زمینها و آسمانها بدست اوست.
اَنْتَ اللهُ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اَمُتُّ اِلَیْکَ بِلا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ
تویی خدایی که معبودی جز تو نیست بسویت توسل جویم به کلمه «لا اله الا انت».
فَبِلا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اِجْعَلْنی فی هِذِهِ اللَّیْلَهِ مِمَّنْ نَظَرْتَ اِلَیْهِ فَرَحِمْتَهُ، وَسَمِعْتَ دُعآئَهُ فَاَجَبْتَهُ
پس ای خدایی که معبودی جز تو نیست بگردان مرا در این شب از کسانی که بسویش نگریسته و مورد رحم خویش قرارش داده و دعایش شنیده و اجابت کرده.
وَعَلِمْتَ اسْتِقالَتَهُ فَاَقَلْتَهُ، وَتَجاوَزْتَ عَنْ سالِفِ خَطیئَتِهِ، وَعَظیمِ جَریرَتِهِ
و پشیمانیش را دانسته پس او را پذیرفتهای و از خطاهای گذشتهاش و گناه بزرگش در گذشتهای.
فَقَدِ اسْتَجَرْتُ بِکَ مِنْ ذُنُوبی، وَلَجَاْتُ اِلَیْکَ فی سَتْرِ عُیُوبی
پس من از گناهانم به تو پناهنده شده و به تو ملتجی گشتهام در این که عیوبم را بپوشانی.
اَللّهُمَّ فَجُدْ عَلَیَّ بِکَرَمِکَ وَفَضْلِکَ، وَاحْطُطْ خَطایایَ بِحِلْمِکَ وَعَفْوِکَ، وَتَغَمَّدْنی فی هذِهِ اللَّیْلَهِ بِسابِغِ کَرامَتِکَ
خدایا پس جود کن بر من به کرم خود و فضلت و بریز خطاهای مرا به بردباری و گذشت خویش و فراگیر مرا در این شب به فراوان کرمت.
وَاجْعَلْنی فیها مِنْ اَوْلِیآئِکَ الَّذینَ اجْتَبَیْتَهُمْ لِطاعَتِکَ، وَاخْتَرْتَهُمْ لِعِبادَتِکَ، وَجَعَلْتَهُمْ خالِصَتَکَ وَصَفْوَتَکَ
و بگردان مرا در این شب از آن دوستانت که آنان را برای طاعت خویش برگزیده و برای پرستشت انتخاب فرمودی و ایشان را جزء خاصان درگاه و برگزیدگانت قراردادی.
اَللّهُمَّ اجْعَلْنی مِمَّنْ سَعَدَ جَدُّهُ، وَتَوَفَّرَ مِنَ الْخَیْراتِ حَظُّهُ
خدایا بدار مرا از آن کسانی که کوششش به جایی رسیده و از نیکیها بهره فراوان نصیبش گشته.
وَ اجْعَلْنی مِمَّنْ سَلِمَ فَنَعِمَ، وَفازَ فَغَنِمَ، وَاکْفِنی شَرَّ ما اَسْلَفْتُ
و بگردانم از آنان که تندرست شده و متنعم و رستگار و بهرهمند گشته و کفایت کن مرا از شر آنچه کردهام.
وَاعْصِمْنی مِنَ الاِْزدِیادِ فی مَعْصِیَتکَ، وَحَبِّبْ اِلَیَّ طاعَتَکَ، وَما یُقَرِّبُنی مِنْکَ، وَیُزْلِفُنی عِنْدَکَ
و نگاهم دار از افزودن در نافرمانیت و دوست گردان نزد من فرمانبرداریت را و آنچه مرا به تو نزدیک و مقرّب درگاهت گرداند.
سَیِّدی اِلَیْکَ یَلْجَأُ الْهارِبُ، وَمِنْکَ یَلْتَمِسُ الطّالِبُ، وَعَلی کَرَمِکَ یُعَوِّلُ الْمُسْتَقیلُ التّائِبُ
آقای من به سوی تو پناه آرد شخص گریز پای و از تو عاجزانه طلب کند جوینده و بر کرم تو تکیه کند شخص عذرخواه و توبهکننده.
اَدَّبْتَ عِبادَکَ بالتَّکَرُّمِ، وَاَنْتَ اَکْرَمُ الاَْکْرَمینَ، وَاَمَرْتَ بِالْعَفْوِ عِبادَکَ، وَاَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ
ادب کردی بندگانت را به کرم ورزی به آنها و تو کریمترین کریمانی و تو خود به بندگانت دستور گذشت دادی و خود آمرزنده و مهربانی.
اَللّهُمَّ فَلا تَحْرِمْنی ما رَجَوْتُ مِنْ کَرَمِکَ، وَلا تُؤْیِسْنی مِنْ سابِغِ نِعَمِکَ
خدایا پس مرا از آنچه از کرمت امید دارم محرومم مکن و از نعمتهای ریزانت مأیوسم مدار.
وَلا تُخَیِّبْنی مِنْ جَزیلِ قِسَمِکَ فی هذِهِ اللَّیْلَهِ لاَِهْلِ طاعَتِکَ، وَاجْعَلْنی فی جُنَّه مِنْ شِرارِ بَرِیَّتِکَ
و از بهرههای فراوانت که در این شب برای فرمانبردارانت مقرّر داشتهای بیبهرهام مساز و مرا در پناهگاه محکمی از آزار مخلوقات شرورت قرار ده.
رَبِّ اِنْ لَمْ اَکُنْ مِنْ اَهْلِ ذلِکَ، فَاَنْتَ اَهْلُ الْکَرَمِ وَالْعَفْوِ وَالْمَغْفِرَهِ، وَجُدْ عَلَیَّ بِما اَنْتَ اَهْلُهُ لا بِما اَسْتَحِقُّهُ
پروردگارا اگر من چنین شایستگی ندارم ولی تو شایسته کرم و گذشت و آمرزشی و فرو ریز بر من بدانچه تو شایسته آنی نه بدانچه من سزاوار آنم.
فَقَدْ حَسُنَ ظَنّی بِکَ، وَتَحَقَّقَ رَجآئی لَکَ، وَعَلِقَتْ نَفْسی بِکَرَمِکَ، فَاَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ، وَاَکْرَمُ الاَْکْرَمینَ
زیرا براستی گمان من نیک است و امیدم درباره تو محکم شده و جانم به سر رشته کرم تو آویخته است پس تویی مهربانترین مهربانان و کریمترین کریمان.
اَللّهُمَّ وَاخْصُصْنی مِنْ کَرَمِکَ بِجَزیلِ قِسَمِکَ، وَاَعُوذُ بِعَفْوِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ
خدایا مرا مخصوص بدار از کرم خویش به بهرههای فراوان و تقسیمهای شایانت و از کیفر تو به عفوت پناه میبرم.
وَاغْفِر لِیَ الذَّنْبَ الَّذی یَحْبِسُ عَلَیَّ الْخُلُقَ، وَیُضَیِّقُ عَلَیَّ الرِّزْقَ
و بیامرز برایم آن گناهی را که عادت بد (مانند دروغ) را بر من حبس کند و روزی را بر من تنگ سازد.
حَتّی اَقُومَ بِصالِحِ رِضاکَ، وَاَنْعَمَ بِجَزیلِ عَطآئِکَ، وَاَسْعَدَ بِسابِغِ نَعْمآئِکَ
تا من به خشنودی شایسته تو اقدام کنم و به عطای فراوانت متنعم گردم و به نعمتهای بسیارت خوشبخت شوم.
فَقَدْ لُذْتُ بِحَرَمِکَ، وَتَعَرَّضْتُ لِکَرَمِکَ، وَاسْتَعَذْتُ بِعَفْوِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ، وَبِحِلْمِکَ مِنْ غَضَبِکَ
زیرا من به آستان تو پناه آوردم و به کرم تو آویختم و به گذشت تو پناه جستم از ترس کیفرت و به بردباریت پناه جستم از خشمت.
فَجُدْ بِما سَئَلْتُکَ، وَاَنِلْ مَا الْتَمَسْتُ مِنْکَ، اَسْئَلُکَ بِکَ لا بِشَیْء هُوَ اَعْظَمُ مِنْکَ
پس به من عطا کن آنچه را از تو خواستم و به من برسان آنچه را از تو خواهش کردم تو را به خودت سوگند دهم چون چیزی از تو بزرگتر نیست.
سپس به سجده میروی و ۲۰ مرتبه میگویی: یا رَبِّ و هفت مرتبه یا اَللهُ و هفت مرتبه لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاَّ بِاللهِ و ۱۰ مرتبه ما شآءَ اللهُ و ۱۰ مرتبه لا قُوّهَ اِلاَّ بِاللهِ. آنگاه صلوات میفرستی بر پیغمبر و آل او (ع) و از خدا حاجت خود را میطلبی. به خدا سوگند! اگر کسی با انجام این عمل، از خدا حاجت بطلبد، هرچند بسیار فراوان باشد خداوند آن را به کرم و فضل گستردهاش برآورده میسازد.
یازدهم: «شیخ طوسی» و «سیّد بن طاووس»، فرمودهاند، در این شب این دعا را بخواند.
اِلهی تَعَرَّضَ لَکَ فی هذَا اللَّیْلِ الْمُتَعَرِّضُونَ، وَقَصَدَکَ فیهَا الْقاصِدُونَ، وَاَمَّلَ فَضْلَکَ وَمَعْرُوفَکَ الطّالِبُونَ، وَلَکَ فی هذَا اللَّیْلِ نَفَحاتٌ وَجَوآئِزُ، وَعَطایا وَمَواهِبُ، تَمُنُّ بِها عَلی مَنْ تَشآءُ مِنْ عِبادِکَ، وَتَمْنَعُها مَنْ لَمْ تَسْبِقْ لَهُ الْعِنایَهُ مِنْکَ، وَها اَنَا ذا عُبَیْدُکَ الْفَقیرُ اِلَیْکَ، اَلْمُؤَمِّلُ فَضْلَکَ وَمَعْرُوفَکَ، فَاِنْ کُنْتَ یا مَولایَ تَفَضَّلْتَ فی هذِهِ اللَّیْلَهِ عَلی اَحَد مِنْ خَلْقِکَ، وَعُدْتَ عَلَیْهِ بِعائِدَه مِنْ عَطْفِکَ، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَلطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ، اَلْخَیِّرینَ الْفاضِلینَ، وَجُدْ عَلَیَّ بِطَوْلِکَ وَمَعْرُوفِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ، وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد خاتَمِ النَّبیّینَ وَآلِهِ الطّاهِرینَ، وَسَلَّمَ تَسْلیماً، اِنَّ اللهَ حَمیدٌ مَجیدٌ، اَللّهُمَّ اِنّی اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَ، فَاسْتَجِبْ لی کَما وَعَدْتَ، اِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعادَ.
دوازدهم: بعد از هر دو رکعت از نماز شب و شفع و بعد از دعاهای نماز وتر، دعاهایی را که مرحوم «شیخ طوسی» و «سیّد بن طاووس» نقل کردهاند را بخواند.
سیزدهم: سجدهها و دعاهایی که از رسول خدا(ص) روایت شده است را بخواند. از جمله، در روایتی که «ابان بن تغلب» از امام صادق (ع) نقل کرده است، چنین آمده: شب نیمه شعبان داخل شد و آن شب رسول خدا (ص) نزد یکی از همسران خود بود، وقتی که شب به نیمه رسید آن حضرت از بستر برای عبادت برخاست، همسرش در پی آن حضرت روان شد، در حالی که خود را به چادرش پیچیده بود و در جستجوی آن حضرت بود، ناگاه رسول خدا(ص) را در سجده یافت، که مثل جامهای به زمین چسبیده بود. به حضرت نزدیک شد، شنید که آن حضرت در سجده خود میگوید: سَجَدَ لَکَ سَوادی وَخَیالی، وَآمَنَ بِکَ فُؤادی، هذِهِ یَدایَ وَماجَنَیْتُهُ عَلی نَفْسی، یا عَظیمُ تُرْجی لِکُلِّ عَظیم، اِغْفِرْ لِیَ الْعَظیمَ، فَاِنَّهُ لایَغْفِرُ الذَّنْبَ الْعَظیمَ اِلاَّ الرَّبُّ الْعَظیمُ.
آنگاه سر خود را بلند کرد و سپس به سجده رفت و عرض کرد:
اَعُوذُ بُنُورِ وَجْهِکَ الَّذی اَضائَتْ لَهُ السَّمواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَانْکَشَفَتْ لَهُ الظُّلُماتُ، وَصَلَحَ عَلَیْهِ اَمْرُ الاَْوَّلینَ وَالاْخِرینَ، مِنْ فُجأَهِ نَقِمَتِکَ، وَمِنْ تَحْویلِ عافِیَتِکَ، وَمِنْ زَوالِ نِعْمَتِکَ، اَللّهُمَّ ارْزُقْنی قَلْباً تَقِیّاً نَقِیّاً، وَمِنَ الشِّرْکِ بَریئاً، لا کافِراً ولا شَقِیّاً
آنگاه دو طرف روی خود را به خاک گذاشت و گفت:
عَفَّرْتُ وَجْهی فِی التُّرابِ، وَحُقَّ لی اَنْ اَسْجُدَ لَکَ.
مالیدم به خاک رویم را و بر من سزاست که برایت سجده کنم.
چهاردهم: نماز جناب جعفر طیّار را بجا آورد.
پانزدهم: نمازهای فراوانی برای شب نیمه شعبان وارد شده است که آنها را بجا آورد از جمله گروهی از افراد مورد وثوق و اعتماد از امام باقر و امام صادق (ع) روایت کردهاند که فرمودند: وقتی که شب نیمه شعبان میشود، چهار رکعت نماز بجا آور (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت، حمد یک مرتبه و قل هو اللّه احد را صد مرتبه بخوان و پس از پایان چهار رکعت بگو:
اَللّهُمَّ اِنّی اِلَیْکَ فَقیرٌ، وَمِنْ عَذاِبکَ خائِفٌ مُسْتَجیرٌ، اَللّهُمَّ لا تُبَدِّلْ اِسْمی، وَلا تُغَیِّرْ جِسْمی، وَلاتَجْهَدْ بَلائی، وَلاتُشْمِتْ بی اَعْدآئی، اَعُوذُ بِعَفْوِکَ مِنْ عِقابِکَ، وَاَعُوذُ بِرَحْمَتِکَ مِنْ عَذابِکَ، وَاَعُوذُ بِرِضاکَ مِنْ سَخَطِکَ، وَاَعُوذُبِکَ مِنْکَ، جَلَّ ثَنآؤُکَ، اَنْتَ کَما اَثْنَیْتَ عَلی نَفْسِکَ، وَفَوْقَ ما یَقُولُ الْقآئِلُونَ.
روز نیمه شعبان
روز ولادت باسعادت امام دوازدهم حضرت مهدی (عجّ) است. بسیار شایسته است که شیعیان، در شب و روز نیمه شعبان، با تشکیل محافل و مجالس، و برپایی سخنرانیها، درباره عظمت این روز و وجود ایشام و شرایط انتظار آن حضرت و دعا برای تعجیل در ظهورش و دفع شبهات دشمنان و ناآگاهان، آن را گرامی بدارند، ولی در همه این موارد از کارهای نامناسب و خلاف شرع بپرهیزند و عبادت را با گناه آلوده نسازند.
منبع : ایسنا
ولادت حضرت مهدی (عجّلاللهتعالیفرجهالشریف)، در سحرگاه نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری، پنج سال قبل از شهادت امام حسن عسکری (علیهالسّلام) در سامرا واقع شده است.
حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) یگانه فرزند امام عسکری (علیهالسلام) پس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدر، و مادرش نرجس خاتون، در سال ۲۶۰ق به دنبال شهادت امام حسن عسکری (علیهالسلام) همچون حضرت عیسی (علیهالسلام) و حضرت یحیی (علیهالسلام) که در سنین کودکی عهدهدار نبوت شده بودند، در پنج سالگی منصب امامت شیعیان را عهدهدار شد و بعد از چند سال غیبت صغری تا این زمان در غیبت کبری به سر میبرند.
درباره چگونگی ولادت آن حضرت روایاتی وارده شده که مشهورترین نظر، سخنان حضرت حکیمه خاتون (علیهاالسلام) عمه امام عسکری (علیهمالسلام) است که در کتابهای علمای شیعه به آن اشاره شده است.
آن بزرگوار پس از سپری شدن دوران غیبت با تشکیل حکومت عدل جهانی احکام الهی را در سرتاسر زمین حاکمیت خواهد بخشید.
۱ – مقدمه
از حوادث مهم در تاریخ بشر، ولادت حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است. ولادت آن حضرت، از مسلمات تاریخ به شمار میآید. نه فقط امامان معصوم (علیهمالسلام)، دانشمندان و تاریخنویسان شیعه به این مهم اشاره کردهاند، بلکه مورخان و محدثانی چند از اهل سنت نیز به این حادثه بزرگ تصریح نموده، آنرا یک واقعیت دانستهاند. حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف)، ولادت شگفتآوری داشته و این، برای بسیاری سؤالانگیز بوده است، از اینرو ترسیم و تصویر مقدمات ولادت و برخورد مخالفان و دشمنان اهل بیت (علیهمالسلام) برابر این پدیده، ضروری مینماید.
۲ – ادله ولادت
[علما و محدثین امامیه، از جمله علامه مجلسی، شیخ مفید، شیخ صدوق رحمهاللهعلیه و… اتفاق بر آن دارند که حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) در نیمه شعبان سال ۲۵۵ در سامرا چشم به جهان گشود، و از آنجا که مسئله ولادت امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) از منظر شیعه امامیه مشهور است، تنها به صورت اجمالی به ذکر برخی از ادله ولادت آن حضرت میپردازیم:
۲.۱ – اخبار پیامبر و امامان
اخبار پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امامان معصوم (علیهمالسّلام) از تولد فرزندی برای امام حسن عسکری (علیهالسّلام) که پس از به دنیا آمدن، از دیدگان پنهان گشته وبعد از ظهور جهان را پر از قسط و عدل خواهد نمود که مجموع این اخبار بیش از هزار حدیث است که در کتب روایی معتبر شیعه ازجمله الکافی، الغیبه، کمال الدین و… آمده است.
۲.۲ – سال ولادت
سال ولادت امام زمان (علیهالسّلام) بنابر نقل اکثر مورّخین مُعتبر و محدّثین شیعه و غیر شیعه نیمه شعبان سال ۲۵۵ق میباشد،
و سال شهادت امام حسن عسکری (علیهالسّلام) سال ۲۶۰ق میباشد.
بنابر تصریح علمای بزرگ امامیّه مانند شیخ مفید، آن حضرت در سال شهادت پدر بزرگوارش پنج ساله بود: «وکان عمره عند وفاه ابیه خمس سنین اتاه الله تعالی فیها الحکمه کما اتاها یحی صبیاً و جعله اماماً فی حال الطفولیه…».
این قول مشهور و دقیق بین علمای شیعه و تمام شیعیان است، بنابراین امام دوازدهم (علیهالسّلام) پنج سال در کنار پدر بزرگوارش و در سایه پدر مهربانش زندگی نموده است و این زندگی و حتی تولد حضرتش به نوعی در خفاء و پنهانی بوده است، علّت اختفاء مربوط به اوضاع سیاسی و اجتماعی معاصر امام عسکری (علیهالسّلام) و حتی ائمه پیش از او بوده است به لحاظ امنیت جانی چنانکه ولادت برخی از انبیای الهی در خفا و استتار بوده است.
۲.۳ – تقیه شیعیان در عصر امام عسکری
شرایط سیاسی حاکم بر عصر امام به علت تدابیـر سخت نظامی خلفای عباسی که دشمن سرسخت ائمّه بودهاند اقتضاء مینمود، که شیعیان در تقیّه کامل و اختفاء فعّالیتهای مذهبی خود را انجام دهند و ارتباط با ائمه برای شیعیان بسیار سخت انجام میگرفت، تنها وکلای شیعه در این دوره با زحمات عدیده امکان ارتباط با ائمه را داشتند، مخصوصاً دوره امام عسکری (علیهالسّلام) سختترین دوران سیاسی و اجتماعی برای شیعه محسوب میشود. این امام عزیز اکثر دوران خویش را در پادگانهای نظامی به سر برد و بخشی از عمر شریفش را نیز کاملاً تحت مراقبت و کنترل شدید نیروها و جاسوسان امنیتی خلفای جائر و ستمپیشه عباسی بوده است و وظیفه سنگین الهی، امامت را انجام میداد با توجّه به این اوضاع فشار و خفقان سیاسی است که امام زمان (علیهالسّلام) در کودکی برای خیلی از مردم ناشناخته بود و فقط خصیّصین از بزرگان شیعه و نزدیکان ائمه و صحابی بزرگ به زیارت حضرت توفیق یافته و او را دیدهاند و تعداد این افراد به حدّی است که یقینآور است. علاوه بر اینکه این رؤیتکنندگان خودشان از فقها و از اصحاب بزرگ و کاملاً مورد اطمینان و تایید ائمه بودهاند که در یقین و اطمینان کامل به کلام آنها جای هیچ شبهه و شکی را باقی نمیگذارد.
۲.۴ – دیدار خواص شیعه با امام
اسامی افرادی که امام زمان را در دوران کودکی دیدهاند، در کتابهای حدیثی و تاریخی علمای بزرگ شیعه و سنّی آمده است و بسیاری از این افراد خودشان به محضر امام زمان (علیهالسّلام) در زمان امام حسن عسکری (علیهالسّلام) رسیدهاند با توجّه به اینکه در مدّت پنج سال امام عسکری (علیهالسّلام) با خواص از شیعیان ارتباط مستمر داشت یا از طریق وکلای مخصوص در نواحی مختلف سرزمین اسلامی یا ارتباط مستقیم که در این فرصتها امام سعی مینمود جانشین خود را به شیعیان معرفی کند و آنها را از تحیر و سر درگمی نجات دهد، همانطوری که ائمه قبل از او علاوه بر تصریح پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بنام ائمه، شخصاً و عیناً او را به شیعیان معرفی میکردهاند تا هیچکس به دروغ مدّعی مقام امامت نشود که منجر به انحراف شیعه از مسیر حق گردد، لذا در سیره تمام ائمه ما میبینیم که آنها علاوه بر معرفی جانشین خود از آخرین امام معصوم نیز با القاب و اسم خاص آن حضرت به تصریح سخن گفتهاند و او را به مردم با علائم مخصوص و منحصر بهفرد معرفی نمودهاند.
۳ – رویتکنندگان امام در کودکی
با این اهتمام به مقام امامت، امام عسکری (علیهالسّلام) هم خبر از ولادت و غیبتش داده و او را شخصاً از دوران نوزادی و تولّد او را با طرق مختلف از جمله فرستادن «عقیقه»،
به تمام شیعیان از ولادت آن حضرت خبر داده و او را به بزرگان شیعه نشان داده و در زمان خود شناساندهاند تا حجّت بر آنها تمام شده است. در اینجا بترتیب از منابع معتبر و مختلف به تبیین برخی از افرادی که بـه حضور حضرت صاحب الامر (عجّلاللهفرجهالشریف) در زمان پدر بزرگوارش مشرّف شدهاند میپردازیم:
۳.۱ – محمد بن عثمان عمری
محمد بن عثمان عمری همراه چهل نفر از شیعیان آن حضرت را در کودکی دیدهاند که امام عسکری (علیهالسّلام) به آنها فرموده است «هذا امامکم من بعدی و خلیفتی علیکم اطیعوه».
۳.۲ – احمد بن هلال کرخی
احمد بن هلال کرخی به نقل از ابوهارون که از شیعیان بوده است نقل میکند که صاحب الزمان (علیهالسّلام) را دیدم صورتش مانند ماه شب چهاردهم نور میداد.
۳.۳ – یعقوب بن منقوش
یعقوب بن منقوش هم به نقل از شیخ صدوق (رحمهاللهعلیه) در کمال الدین از جمله کسانی است که حضرت را دیده است.
شیخ صدوق از بزرگان شیعه است که کتابهای گرانسنگی را در علوم مختلف از خود برجای گذاشته است که دارای اعتبار ویژهای در پیش فُقهای شیعه هستند، از جمله کتابهای بسیار معتبر او کتاب «کمال الدین و اتمام النعمه» است که آنرا درباره امام عصر (علیهالسّلام) نگاشته و تفصیلاً مباحث مختلفی را حول محور مهدویت طرح نموده و تمام شبهات وارده بر این جریان را در آن جواب داده است که بسیار قابل توجّه و مناسب است لذا هیچ شبههای در کتاب و نویسنده آن وجود ندارد و از جهاتی، از جمله نزدیکی دوران حیات صدوق به دوران غیبت صغری از نقاط قوت این کتاب است و ممتاز بودن و برخورداری نویسنده از فضائل نفسانی از موارد دیگر امتیازات این کتاب شریف است که قابل توجّه میباشد. در حقیقت این کتاب جواب شبهاتی است که درباره مسئله مهدویت و وجود امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) در عصر صدوق بر شیعه وارد شده و صدوق قاطعانه به آنها پاسخ مستند و مستدل داده است.
۳.۴ – حکیمه خاتون و دیگران
از جمله کتابهای معتبر شیعه که به این مسئله «رویت امام در حیات پدرش» پرداخته، کتاب الارشاد شیخ مفید است (۳۳۶-۴۱۳)، به نقل از ارشاد محمد بن اسماعیل بن موسی بن جعفر (علیهالسّلام) که از نوادگان امام کاظم (علیهالسّلام) بود، در عراق امام زمان را در کودکی و در حیات پدرش دیده است.
حمزه بن موسی بن جعفر به نقل از حکیمه خاتون عمه امام عسکری (علیهالسّلام) که از جمله روایات بسیار معتبر است او را دیده در حیات پدرش دیده است، این روایت که حکیمه خاتون حضرت را دیده است در بسیاری از کتابهای مربوط به موضوع مهدویت کراراً آمده است که حتّی شب ولادت حضرت صاحب الزمان (علیهالسّلام) آن بانوی مکرّم در خانه امام عسکری (علیهالسّلام) حاضر بوده و افطار را در کنار برادرزادهاش بوده و شاهد ولادت آن حضرت بوده است و او را مکرراً دیده است.
۳.۵ – گروههای رویتکننده
بنابر این اگر رویتکنندگان حضرت را در یک جمعبندی قرار دهیم میتوانیم چنین نتیجه بگیریم که سه گروه حضرت را دیدهاند:
گروه اول: اهل بیت آن حضرت، مانند حکیمه خاتون عمه امام عسکری (علیهالسّلام) و خادمان خانه امام عسکری (علیهالسّلام) در ردیف اولین کسانی بودهاند که امام را زیارت کردهاند. الف. ظریف (ابونصر) خادم دودمان امام عسکری (علیهالسّلام)
گروه دوم: که از دیدار امام در حیات پدرش مسرور شدهاند از نواب حضرتش بودند، عثمان بن سعید عمری چنانکه قبلاً نیز گفته شد.
گروه سوم: از زیارت کنندگان حضرت در عهد امام عسکری (علیهالسّلام) اصحاب خاص و شیعیان نامدار حضرت بودهاند که به برخی از آنها اشاره کردیم و بسیاری از بزرگان شیعه از جمله علمای شهر قم و شیعیان خاص امام عسکری (علیهالسّلام) به زیارت حضرت صاحب الزمان (علیهالسّلام) در زمان حیات پدرشان رسیدهاند.
۴ – جریان امامت معصومان
جریان امامت پیشوایان معصوم (علیهمالسلام)، پس از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فراز و فرودهای فراوانی پیدا کرد. امامان معصوم (علیهمالسلام)، با حفظ راهبرد کلی و خطوط اساسی امامت، در رابطه با حفظ مکتب و ارزشهای آن، روشهای گوناگونی را در برابر ستمگران، در پیش گرفتند. این فراز و نشیبها، تا زمان امامت علی بن موسی الرضا (علیهماالسلام)، ادامه داشت و امامان (علیهمالسلام) تا آن زمان، هر یک به تناسب زمان و مکان و ارزیابی شرایط سیاسی و اجتماعی، موضعی ویژه برمیگزیدند. پس از امام رضا (علیهالسلام)، جریان امامت شکل دیگری یافت. امام جواد، امام هادی و امام عسکری (علیهمالسلام)، در برابر دستگاه حاکم و خلفای عباسی موضعی یگانه برگزیدند.
۵ – نگرانی دشمنان از ولادت
پس از اینکه دو قرن و اندی از هجرت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) سپری شد و امامت به آنان رسید، اندکاندک میان حکومتگران مسلمین در مرکز خلافت، نگرانیهایی عمیق جان گرفت. این نگرانیها مربوط به اخبار و احادیث بسیاری بود که در آنها اشاره شده از امام عسکری (علیهالسلام) فرزندی تولد خواهد یافت که بر هم زنندۀ اساس حکومتهاست، از اینرو بر فشارها و سختگیریها بر امام حسن عسکری (علیهالسلام) افزوده شد، تا شاید با نابودی ایشان، از تولد مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) و تداوم امامت جلوگیری شود، اما بر خلاف برنامهریزیها و پیشگیریهای دقیق و پیدرپی دشمنان، مقدمات ولادت حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) آماده شد و توطئههای ستمگران، راه به جایی نبرد، بدینعلت دورانی که آن حضرت در شکم مادر بزرگوار خود بود و سپس تولدش، همه و همه، از مردم پنهان بود و جز چند تن از نزدیکان، شاگردان و اصحاب خاص امام عسکری (علیهالسلام)، کسی او را پس از ولادت نمیدید. آنان نیز مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را گاهگاه میدیدند، نه پیوسته و به صورت عادی.
۶ – چگونگی ولادت
دربارۀ چگونگی ولادت حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) ایشان مشهورترین نظر، سخنان حضرت حکیمه (علیهاالسلام) عمۀ امام عسکری (علیهمالسلام) است. شیخ صدوق، این حادثه بزرگ را از زبان او در روایتی مفصل یاد کرده است.
شیخ طوسی در کتاب الغیبه و علمای دیگر روایت کردهاند و صدوق در کتاب کمال الدین به سند صحیح و معتبر از جناب موسی بن محمد بن قاسم بن حمزه بن موسی بن جعفر (علیهماالسّلام) از حضرت حکیمه خاتون دختر والا مقام امام محمدتقی (علیهالسّلام) که از بانوان با عظمت و شخصیّت و فضیلت خاندان رسالت است، حدیث کرده است، حکیمه فرمود: امام حسن عسکری (علیهالسّلام) فرستاد (فردی را) نزد من که عمه امشب در نزد ما افطار کن که شب نیمه شعبان است و خداوند حجت را در این شب ظاهر فرماید و او حجت خدا در زمین است.
من عرض کردم: مادرش کیست؟ فرمود: نرجس. گفتم: فدایت شوم، به خدا سوگند در او اثری نیست. فرمود: همین است که برای تو میگویم. حکیمه گفت: پس آمدم چون سلام کردم و نشستم نرجس خواست پای افرازم را بیرون آورد، گفت: ای سیده من و سیده خاندان من، چگونه شب کردی؟ گفتم: بلکه تو سیده من و سیده خاندان منی. گفت: ای عمه این چه سخن است؟! گفتم: ای دخترم، خدا امشب به تو پسری کرامت فرماید که در دنیا و آخرت آقا است؛ پس او خجلت کشید و حیا کرد، وقتی از نماز عشاء فارغ شدم افطار کردم و در بستر خوابیدم چون نیمه شب رسید برخاستم برای نماز شب، نماز را خواندم و فارغ شدم و نرجس همچنان در خواب و راحت بود، من نشستم برای تعقیب و سپس خوابیدم و هراسان بیدار شدم، او همچنان خواب بود پس برخاست نماز شب را خواند و خوابید.
حکیمه فرمود: برای فحص از صبح بیرون آمدم فجر اول ظاهر شده بود، هنوز نرجس در خواب بود، در شک افتادم، امام فریاد زد، عمه شتاب مکن که مطلب نزدیک گردیده. گفت: نشستم و سوره الم سجده و سوره یس خواندم که ناگاه نرجس هراسناک بیدار شد، من به بالینش شتافتم و گفتم: «بسم الله علیک» آیا چیزی احساس میکنی؟ گفت: بله، ای عمه. گفتم: آسوده خاطر باش همان است که به تو گفتم. حکیمه گفت: پس مرا سستی و از خود بیخودی فرا گرفت و او نیز چنین شد، وقتی به حس آقایم بیدار شدم، جامه را از روی نرجس به یک سو زدم و آقای خود را دیدم که در حال سجده است و مواضع سجودش را بر زمین گذارده، او را در بر گرفتم دیدم نظیف و پاکیزه است، حضرت امام حسن عسکری (علیهالسلام) به من صیحه زد: ای عمه پسرم را به نزد من بیاور.
او را نزد امام بردم، اما دستهایش را زیر دو ران و پشت او گذارد و پاهایش را به سینه خود قرار داد و زبانش را در دهان او نهاد و دست بر چشمها و گوش و مفاصلش کشید. پس فرمود: سخن بگو ای پسرم. فرمود: «اَشْهَدُ اَنَّ لا اِله اِلاّ الله وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ اِنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ الله» سپس بر امیرالمؤمنین و امامان تا پدرش صلوات فرستاد و سکوت فرمود. امام فرمود: او را نزد مادرش ببر تا به او سلام کند و به نزد من آور، پس او را نزد مادرش بردم، به مادرش سلام کرد، سپس او را برگرداندم در مجلس امام گذاردم. فرمود: ای عمه روز هفتم که شد نزد ما بیا. حکیمه فرمود: بامدادان رفتم که به امام سلام عرض کنم، پرده را بالا زدم تا از آقای خود تفقد کنم او را ندیدم گفتم: فدایت شوم چه شد آقای من؟ فرمود: ای عمه او را به آن کس سپردم که مادر حضرت موسی او را به او سپرد.
حکیمه گفت: روز هفتم که شد به نزد آن حضرت رفتم و سلام کردم و نشستم. امام فرمود: پسرم را به نزد من بیاور، پس من آقایم را در حالیکه در پارچهای بود به نزد آن حضرت بردم با او مانند روز اول رفتار کرد، پس زبان در دهانش گذارد مثل آنکه شیر و عسل به او میدهد سپس فرمود: سخن بگو: گفت: اشهد ان لا اله الا الله و صلوات بر محمد و امیرالمؤمنین و امامان تا پدرش (صلواتاللهعلیهماجمعین) فرستاد و این آیه را تلاوت کرد: «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَ نُریدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْاَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْاَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَروُنَ». موسی بن محمد بن قاسم، راوی حدیث گفت: این سرگذشت را از عقید خادم پرسیدم گفت: حکیمه راست فرموده است.
۸ – منبع : سایت ویکی فقه
اعمال شب و روز نیمه شعبان:
شب نیمه شعبان که طبق روایتها، بعد از لیلهالقدر افضل شبهاست و در آن شب خداوند به بندگان، فضل خود را عطا میفرماید، اعمالی مانند غسل توصیه شدهاست که باعث تخفیف گناهان میشود.
همچنین احیاء در این شب به نماز، دعاء و استغفار بسیار ثواب دارد، چنانکه حضرت زین العابدین (ع) نیز این اعمال را انجام میدادند و در روایتها آمده است هرکه این شب را احیا دارد، دل او نمیرد در روزی که دلها بمیرند.
این شب، شب بسیار مبارکی است و برای این شب چند عمل سفارش شده است:
اوّل: غسل است که طبق روایتی از امام صادق(ع) سبب تخفیف گناهان است.
دوم: احیای این شب است، به نماز و دعا و استغفار. در روایتی که حضرت امیرمؤمنان (ع) از رسول خدا (ص) نقل میکند، آمده است: «هنگامی که شب نیمه شعبان فرا میرسد آن را به عبادت به سر برید و روزش را روزه بدارید، زیرا از اوّل تا آخر این شب، از جانب خداوند ندا میآید: آیا استغفارکنندهای هست که از گناهان خویش آمرزش طلبد، تا گناهان او را بیامرزم؟ آیا کسی هست که طلب روزی کند و من روزی او را وسعت بخشم؟ »
همچنین در روایتی آمده است جبرئیل به رسول خدا (ص) گفت: هر کس این شب را به تسبیح و تکبیر و دعا و نماز و استغفار و… احیا بدارد، خداوند گناهانش را میآمرزد و جایگاه و منزل او بهشت خواهد بود… ای محمّد! این شب را احیا بدار و به امّتت فرمانده آن را احیا دارند. جبرئیل پس از بیان فضایل دیگری برای این شب، در پایان گفت که محروم واقعی کسی است که از خیر و برکت این شب محروم باشد! از حضرت زینالعابدین(ع) نیز احیا در این شب نقل شده است. همچنین در روایتی از رسول خدا (ص) نقل شده است هر کسی این شب را احیا بدارد، در آن روز که قلبها میمیرد، قلبش نخواهد مرد.
سوم: زیارت امام حسین (ع) در این شب از افضل اعمال است و باعث آمرزش گناهان است.
چهارم: خواندن این دعاست که جناب «سیّد بن طاووس» و «شیخ طوسی» آن را نقل کردهاند و به منزله زیارت امام زمان (عج) است:
اَللّهُمَّ بِحَقِّ لَیْلَتِنا هذِهِ وَمَوْلُودِها وَحُجَّتِکَ، وَمَوْعُودِهَا الَّتی قَرَنْتَ اِلی فَضْلِها فَضْلاً
خدایا به حق این شبی که ما در آنیم و به حق آن کس که در آن به دنیا آمده و حجتت و موعود آن که همراه کردی به فضیلت این شب فضیلت دیگری.
فَتَمَّتْ کَلِمَتُکَ صِدْقاً وَعَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِکَ، وَلا مُعَقِّبَ لاِیاتِکَژ
و بدین سبب تمام شد کلمه تو براستی و عدالت تغییر دهندهای برای کلمات تو نیست و پس زنندهای برای آیات تو نیست.
نُورُکَ الْمُتَاَلِّقُ، وَضِیآؤُکَ الْمُشْرِقُ، وَالْعَلَمُ النُّورُ فی طَخْیآءِ الدَّیْجُورِ، اَلْغائِبُ الْمَسْتُورُ
آن نور درخشانت و آن روشنی فروزانت و آن نشانه نورانی در شب تاریک ظلمانی آن پنهان غایب از انظار.
جَلَّ مَوْلِدُهُ، وَکَرُمَ مَحْتِدُهُ، وَالْمَلائِکَهُ شُهَّدُهُ، وَاللهُ ناصِرُهُ وَمُؤَیِّدُهُ اِذا آنَ میعادُهُ، وَالْمَلائِکَهُ اَمْدادُهُ
که ولادتش بزرگ و کریم الاصل بود و فرشتگان گواهان اویند و خدا یاور و کمک کار اوست در آن هنگام که وعدهاش برسد و فرشتگان مددکارش باشند.
سَیْفُاللهِ الَّذی لا یَنْبُو، وَنُورُهُ الَّذی لا یَخْبُو، وَذُوالْحِلْمِ الَّذی لا یَصْبُوا
آن شمشیر برنده خدا که کُند نشود و نور او که خاموش نگردد و بردباری که کار بی رویه انجام ندهد.
مَدارُ الدَّهْرِ، وَنَوامیسُ الْعَصْرِ، وَوُلاهُ الاَْمْرِ، وَالْمُنَزَّلُ عَلَیْهِمْ ما یَتَنَزَّلُ فی لَیْلَهِ الْقَدْرِ
چرخ روزگار بخاطر او گردش کند و او و پدران معصومش نوامیس هر عصر و والیان امر خدایند در شب قدر آنچه نازل شود بر ایشان نازل گردد.
وَاَصْحابُ الْحَشْرِ وَالنَّشْرِ، تَراجِمَهُ وَحْیِهِ، وَوُلاهُ اَمْرِهِ وَنَهْیِهِ
و آنهایند صاحبان حشر و نشر و مفسران وحی خدا و سرپرستان امر و نهی او.
اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلی خاتِمِهْم وَقآئِمِهِمُ، اَلْمَسْتُورِ عَنْ عَوالِمِهِمْ، وَاَدْرِکْ بِنا أَیّامَهُ، وَظُهُورَهُ وَقِیامَهُ
خدایا پس درود فرست بر خاتم ایشان و قائمشان که در پس پرده است از عوالم آنها و ما را به روزگار او و زمان ظهور و قیامش برسان.
وَاجْعَلْنا مِنْ اَنْصارِهِ، وَاقْرِنْ ثارَنا بِثارِهِ، وَاکْتُبْنا فی اَعْوانِهِ وَخُلَصآئِهِ
و از جمله یارانش قرارمان ده و خونخواهی ما را به خونخواهی او مقرون گردان و نام ما را در زمره یاران و مخصوصانش ثبت فرما.
وَاَحْیِنا فی دَوْلَتِهِ ناعِمینَ، وَبِصُحْبَتِهِ غانِمینَ، وَبِحَقِّهِ قآئِمینَ، وَمِنَ السُّوءِ سالِمینَ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
و ما را در دولتش شادکام و متنعم و به هم نشینیش بهرهمند و به گرفتن حقش پا بر جا بدار و از بدیها بر کنارمان کن ای مهربانترین مهربانان.
وَالْحَمْدُللهِ رَبِّ الْعالَمینَ، وَصَلَّی اللّهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّد خاتَمِ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ، وَعَلی اَهْلِ بَیْتِهِ الصّادِقینَ، وَعِتْرَتِهَ النّاطِقینَ
و ستایش خاص خدا پروردگار جهانیان است و درودهای او بر آقای ما محمّد خاتم پیمبران و مرسلین و بر خاندان راستگو و عترت حقگویش باد.
وَالْعَنْ جَمیعَ الظّالِمینَ، واحْکُمْ بَیْنَنا وَبَیْنَهُمْ یا اَحْکَمَ الْحاکِمینَ
و از رحمت خود دور ساز تمام ستمکاران را و میان ما و ایشان داوری کن ای محکمترین حکم کنندگان.
پنجم: «شیخ طوسی» از اسماعیل بن فضل هاشمی روایت کرده که گفت: حضرت صادق (ع) این دعا را به من تعلیم داد تا آن را در شب نیمه شعبان بخوانیم:
اَللّهُمَّ اَنْتَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ، اَلْعَلِیُّ الْعَظیمُ، اَلْخالِقُ الرّازِقُ، اَلْمُحْیِی الْمُمیتُ
خدایا تویی زنده پاینده والای بزرگ آفریننده و روزی دهنده زنده کننده و میراننده.
اَلْبَدیءُ الْبَدیعُ، لَکَ الْجَلالُ وَلَکَ الْفَضْلُ، وَلَکَ الْحَمْدُ وَلَکَ الْمَنُّ
آغازکننده و پدید آرنده، برای توست بزرگی و فضیلت و از آن توست ستایش و نعمت.
وَلَکَ الْجُودُ وَلَکَ الْکَرَمُ، وَلَکَ الاَْمْرُ وَلَکَ الْمَجْدُ وَلَکَ الْشُّکْرُ
و از آن توست جود و بزرگواری و از توست فرمان و شوکت و خاص تو است سپاسگزاری.
وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ، یا واحِدُ یا اَحَدُ، یا صَمَدُ یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ
که یگانهای و شریکی برایت نیست ای یگانه ای یکتا ای بی نیاز ای که فرزندی ندارد و فرزند کسی نباشد و نیست برایش همتایی هیچکس.
صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاْغفِرْ لی وَارْحَمْنی، وَاکْفِنی ما اَهَمَّنی
درود فرست بر محمّد و آل محمّد و بیامرز مرا و به من رحم کن و کفایت کن از من آنچه فکر مرا به خود مشغول کرده.
وَاقْضِ دَیْنی، وَوَسِّعْ عَلَیَّ فی رِزْقی، فَاِنَّکَ فی هذِهِ اللَّیْلَهِ کُلَّ اَمْر حَکیم تَفْرُقُ
و قرضم را ادا کن و در روزیم گشایش ده زیرا که تو در این شب هر کار محکمی را از هم جدا کنی.
وَمَنْ تَشآءُ مِنْ خَلْقِکَ تَرْزُقُ، فَارْزُقْنی وَاَنْتَ خَیْرُ الرّازِقینَ
و هر یک از مخلوقات خود را بخواهی روزی دهی پس روزیم ده که تو بهترین روزی دهندگانی.
فَاِنَّکَ قُلْتَ وَاَنْتَ خَیْرُ الْقآئِلینَ النّاطِقینَ: وَاسْئَلُوا اللهَ مِنْ فَضْلِهِ. فَمِنْ فَضْلِکَ اَسْئَلُ
زیرا تو خود گفتی و تو بهترین گویندگان و ناطقان هستی که فرمودی «از خدا بخواهید از فضل او» پس من از فضل تو میخواهم.
وَ اِیّاکَ قَصَدْتُ، وَابْنَ نَبِیِّکَ اعْتَمَدْتُ، وَلَکَ رَجَوْتُ، فَارْحَمْنی یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
و تو را قصد کردم و به فرزند پیمبرت اعتماد کردم و از تو امیدوارم پس به من رحمت کن ای مهربانترین مهربانان.
ششم: این دعا را بخواند که حضرت رسول(ص) در این شب میخواندند.
اَللّهُمَّ اقْسِمْ لَنا مِنْ خَشْیَتِکَ ما یَحُولُ بَیْنَنا وَبَیْنَ مَعْصِیَتِکَ
خدایا بهره ما کن از ترس خود بدان اندازه که حائل شود میان ما و نافرمانیت.
وَمِنْ طاعَتِکَ ما تُبَلِّغُنا بِهِ رِضْوانَکَ، وَمِنَ الْیَقینِ ما یَهُونُ عَلَیْنا بِهِ مُصیباتُ الدُّنْیا
و از اطاعت خویش بدان مقدار که ما را به خشنودی و رضوان تو برساند و از یقین بدان حد که بوسیله آن ناگواریهای دنیا بر ما آسان گردد.
اَللّهُمَّ اَمْتِعْنا بِاَسْماعِنا وَاَبْصارِنا وَقُوَّتِنا ما اَحْیَیْتَنا، وَاجْعَلْهُ الْوارِثَ مِنّا
خدایا ما را به گوشهایمان و دیدههامان و نیرویمان تا زندهایم بهرهمند ساز و آن را وارث ما گردان.
وَاجْعَلْ ثارَنا عَلی مَنْ ظَلَمَنا، وَانْصُرنا عَلی مَنْ عادانا، وَلا تَجْعَلْ مُصیبَتَنا فی دینِنا
و خون ما را به گردن کسی انداز که بر ما ستم کرده و یاری ده ما را بر کسی که با ما دشمنی کند و مصیبت ما را در دینمان قرار مده.
وَلا تَجْعَلِ الدُّنْیا اَکْبَرَ هَمِّنا، وَلا مَبْلَغَ عِلْمِنا، وَلا تُسَلِّطْ عَلَیْنا مَنْ لا یَرْحَمُنا، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
و دنیا را بزرگترین اندوه ما قرار مده و نیز آخرین حد دانش ما قرارش مده و مسلّط مکن بر ما کسی را که بر ما رحم نکند به رحمتت ای مهربانترین مهربانان.
هفتم: صلوات هر روز ماه شعبان (که در وقت ظهر خوانده میشود) را بخواند.
هشتم: دعای کمیل را که حضرت علی (ع) در این شب آن را به کمیل تعلیم داد، بخواند.
نهم: در این شب صد مرتبه بگوید: «سبحاناللّه» و صد مرتبه بگوید: «الحمدللّه» و صد مرتبه بگوید: «اللّهاکبر» و صد مرتبه بگوید: «لا إلهَ إلاَّ اللّهُ» که طبق روایتی از امام باقر (ع) هرکس چنین کند، خداوند گناهان گذشته او را بیامرزد و حاجتهای دنیوی و اخروی او را برآورده سازد.
دهم: مرحوم «شیخ طوسی» از «ابویحیی» روایتی را نقل میکند که میگوید: به مولایم امام صادق (ع) عرض کردم: بهترین دعا، در این شب کدام است؟ فرمود: وقتی که نماز عشا را بجا آوردی، دو رکعت نماز بگزار و در رکعت اوّل سوره «حمد» و سوره «قل یا ایّها الکافرون» و در رکعت دوم، سوره «حمد» و سوره «توحید» را بخوان، پس از نماز، ۳۳ مرتبه بگو: سبحان اللّه ۳۳ مرتبه الحمد للّه و ۳۴ مرتبه اللّه اکبر. آنگاه بگو:
یا مَنْ اِلَیْهِ مَلْجَأُ الْعِبادِ فِی الْمُهِمّاتِ، وَاِلَیْهِ یَفْزَعُ الْخَلْقُ فیِ الْمُلِمّاتِ
ای که به سوی اوست پناه بندگان در کارهای اندوه خیز و به سوی او پناه برند خلایق در پیش آمدهای ناگوار
یا عالِمَ الْجَهْرِ وَالْخَفِیّاتِ، وَیا مَنْ لا تَخْفی عَلَیْهِ خَواطِرُ الاَْوْهامِ وَتَصَرُّفُ الْخَطَراتِ
ای دانای آشکار و نهان و ای که بر او پنهان نماند اندیشههایی که در دلها افتد و تصرف کردن آن خاطرات.
یا رَبَّ الْخَلایِقِ وَالْبَرِیّاتِ، یا مَنْ بِیَدِهِ مَلَکُوتُ الاَْرَضینَ وَالسَّمواتِ
ای پروردگار خلایق و آفریدگان ای که ملکوت زمینها و آسمانها بدست اوست.
اَنْتَ اللهُ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اَمُتُّ اِلَیْکَ بِلا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ
تویی خدایی که معبودی جز تو نیست بسویت توسل جویم به کلمه «لا اله الا انت».
فَبِلا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اِجْعَلْنی فی هِذِهِ اللَّیْلَهِ مِمَّنْ نَظَرْتَ اِلَیْهِ فَرَحِمْتَهُ، وَسَمِعْتَ دُعآئَهُ فَاَجَبْتَهُ
پس ای خدایی که معبودی جز تو نیست بگردان مرا در این شب از کسانی که بسویش نگریسته و مورد رحم خویش قرارش داده و دعایش شنیده و اجابت کرده.
وَعَلِمْتَ اسْتِقالَتَهُ فَاَقَلْتَهُ، وَتَجاوَزْتَ عَنْ سالِفِ خَطیئَتِهِ، وَعَظیمِ جَریرَتِهِ
و پشیمانیش را دانسته پس او را پذیرفتهای و از خطاهای گذشتهاش و گناه بزرگش در گذشتهای.
فَقَدِ اسْتَجَرْتُ بِکَ مِنْ ذُنُوبی، وَلَجَاْتُ اِلَیْکَ فی سَتْرِ عُیُوبی
پس من از گناهانم به تو پناهنده شده و به تو ملتجی گشتهام در این که عیوبم را بپوشانی.
اَللّهُمَّ فَجُدْ عَلَیَّ بِکَرَمِکَ وَفَضْلِکَ، وَاحْطُطْ خَطایایَ بِحِلْمِکَ وَعَفْوِکَ، وَتَغَمَّدْنی فی هذِهِ اللَّیْلَهِ بِسابِغِ کَرامَتِکَ
خدایا پس جود کن بر من به کرم خود و فضلت و بریز خطاهای مرا به بردباری و گذشت خویش و فراگیر مرا در این شب به فراوان کرمت.
وَاجْعَلْنی فیها مِنْ اَوْلِیآئِکَ الَّذینَ اجْتَبَیْتَهُمْ لِطاعَتِکَ، وَاخْتَرْتَهُمْ لِعِبادَتِکَ، وَجَعَلْتَهُمْ خالِصَتَکَ وَصَفْوَتَکَ
و بگردان مرا در این شب از آن دوستانت که آنان را برای طاعت خویش برگزیده و برای پرستشت انتخاب فرمودی و ایشان را جزء خاصان درگاه و برگزیدگانت قراردادی.
اَللّهُمَّ اجْعَلْنی مِمَّنْ سَعَدَ جَدُّهُ، وَتَوَفَّرَ مِنَ الْخَیْراتِ حَظُّهُ
خدایا بدار مرا از آن کسانی که کوششش به جایی رسیده و از نیکیها بهره فراوان نصیبش گشته.
وَ اجْعَلْنی مِمَّنْ سَلِمَ فَنَعِمَ، وَفازَ فَغَنِمَ، وَاکْفِنی شَرَّ ما اَسْلَفْتُ
و بگردانم از آنان که تندرست شده و متنعم و رستگار و بهرهمند گشته و کفایت کن مرا از شر آنچه کردهام.
وَاعْصِمْنی مِنَ الاِْزدِیادِ فی مَعْصِیَتکَ، وَحَبِّبْ اِلَیَّ طاعَتَکَ، وَما یُقَرِّبُنی مِنْکَ، وَیُزْلِفُنی عِنْدَکَ
و نگاهم دار از افزودن در نافرمانیت و دوست گردان نزد من فرمانبرداریت را و آنچه مرا به تو نزدیک و مقرّب درگاهت گرداند.
سَیِّدی اِلَیْکَ یَلْجَأُ الْهارِبُ، وَمِنْکَ یَلْتَمِسُ الطّالِبُ، وَعَلی کَرَمِکَ یُعَوِّلُ الْمُسْتَقیلُ التّائِبُ
آقای من به سوی تو پناه آرد شخص گریز پای و از تو عاجزانه طلب کند جوینده و بر کرم تو تکیه کند شخص عذرخواه و توبهکننده.
اَدَّبْتَ عِبادَکَ بالتَّکَرُّمِ، وَاَنْتَ اَکْرَمُ الاَْکْرَمینَ، وَاَمَرْتَ بِالْعَفْوِ عِبادَکَ، وَاَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ
ادب کردی بندگانت را به کرم ورزی به آنها و تو کریمترین کریمانی و تو خود به بندگانت دستور گذشت دادی و خود آمرزنده و مهربانی.
اَللّهُمَّ فَلا تَحْرِمْنی ما رَجَوْتُ مِنْ کَرَمِکَ، وَلا تُؤْیِسْنی مِنْ سابِغِ نِعَمِکَ
خدایا پس مرا از آنچه از کرمت امید دارم محرومم مکن و از نعمتهای ریزانت مأیوسم مدار.
وَلا تُخَیِّبْنی مِنْ جَزیلِ قِسَمِکَ فی هذِهِ اللَّیْلَهِ لاَِهْلِ طاعَتِکَ، وَاجْعَلْنی فی جُنَّه مِنْ شِرارِ بَرِیَّتِکَ
و از بهرههای فراوانت که در این شب برای فرمانبردارانت مقرّر داشتهای بیبهرهام مساز و مرا در پناهگاه محکمی از آزار مخلوقات شرورت قرار ده.
رَبِّ اِنْ لَمْ اَکُنْ مِنْ اَهْلِ ذلِکَ، فَاَنْتَ اَهْلُ الْکَرَمِ وَالْعَفْوِ وَالْمَغْفِرَهِ، وَجُدْ عَلَیَّ بِما اَنْتَ اَهْلُهُ لا بِما اَسْتَحِقُّهُ
پروردگارا اگر من چنین شایستگی ندارم ولی تو شایسته کرم و گذشت و آمرزشی و فرو ریز بر من بدانچه تو شایسته آنی نه بدانچه من سزاوار آنم.
فَقَدْ حَسُنَ ظَنّی بِکَ، وَتَحَقَّقَ رَجآئی لَکَ، وَعَلِقَتْ نَفْسی بِکَرَمِکَ، فَاَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ، وَاَکْرَمُ الاَْکْرَمینَ
زیرا براستی گمان من نیک است و امیدم درباره تو محکم شده و جانم به سر رشته کرم تو آویخته است پس تویی مهربانترین مهربانان و کریمترین کریمان.
اَللّهُمَّ وَاخْصُصْنی مِنْ کَرَمِکَ بِجَزیلِ قِسَمِکَ، وَاَعُوذُ بِعَفْوِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ
خدایا مرا مخصوص بدار از کرم خویش به بهرههای فراوان و تقسیمهای شایانت و از کیفر تو به عفوت پناه میبرم.
وَاغْفِر لِیَ الذَّنْبَ الَّذی یَحْبِسُ عَلَیَّ الْخُلُقَ، وَیُضَیِّقُ عَلَیَّ الرِّزْقَ
و بیامرز برایم آن گناهی را که عادت بد (مانند دروغ) را بر من حبس کند و روزی را بر من تنگ سازد.
حَتّی اَقُومَ بِصالِحِ رِضاکَ، وَاَنْعَمَ بِجَزیلِ عَطآئِکَ، وَاَسْعَدَ بِسابِغِ نَعْمآئِکَ
تا من به خشنودی شایسته تو اقدام کنم و به عطای فراوانت متنعم گردم و به نعمتهای بسیارت خوشبخت شوم.
فَقَدْ لُذْتُ بِحَرَمِکَ، وَتَعَرَّضْتُ لِکَرَمِکَ، وَاسْتَعَذْتُ بِعَفْوِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ، وَبِحِلْمِکَ مِنْ غَضَبِکَ
زیرا من به آستان تو پناه آوردم و به کرم تو آویختم و به گذشت تو پناه جستم از ترس کیفرت و به بردباریت پناه جستم از خشمت.
فَجُدْ بِما سَئَلْتُکَ، وَاَنِلْ مَا الْتَمَسْتُ مِنْکَ، اَسْئَلُکَ بِکَ لا بِشَیْء هُوَ اَعْظَمُ مِنْکَ
پس به من عطا کن آنچه را از تو خواستم و به من برسان آنچه را از تو خواهش کردم تو را به خودت سوگند دهم چون چیزی از تو بزرگتر نیست.
سپس به سجده میروی و ۲۰ مرتبه میگویی: یا رَبِّ و هفت مرتبه یا اَللهُ و هفت مرتبه لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاَّ بِاللهِ و ۱۰ مرتبه ما شآءَ اللهُ و ۱۰ مرتبه لا قُوّهَ اِلاَّ بِاللهِ. آنگاه صلوات میفرستی بر پیغمبر و آل او (ع) و از خدا حاجت خود را میطلبی. به خدا سوگند! اگر کسی با انجام این عمل، از خدا حاجت بطلبد، هرچند بسیار فراوان باشد خداوند آن را به کرم و فضل گستردهاش برآورده میسازد.
یازدهم: «شیخ طوسی» و «سیّد بن طاووس»، فرمودهاند، در این شب این دعا را بخواند.
اِلهی تَعَرَّضَ لَکَ فی هذَا اللَّیْلِ الْمُتَعَرِّضُونَ، وَقَصَدَکَ فیهَا الْقاصِدُونَ، وَاَمَّلَ فَضْلَکَ وَمَعْرُوفَکَ الطّالِبُونَ، وَلَکَ فی هذَا اللَّیْلِ نَفَحاتٌ وَجَوآئِزُ، وَعَطایا وَمَواهِبُ، تَمُنُّ بِها عَلی مَنْ تَشآءُ مِنْ عِبادِکَ، وَتَمْنَعُها مَنْ لَمْ تَسْبِقْ لَهُ الْعِنایَهُ مِنْکَ، وَها اَنَا ذا عُبَیْدُکَ الْفَقیرُ اِلَیْکَ، اَلْمُؤَمِّلُ فَضْلَکَ وَمَعْرُوفَکَ، فَاِنْ کُنْتَ یا مَولایَ تَفَضَّلْتَ فی هذِهِ اللَّیْلَهِ عَلی اَحَد مِنْ خَلْقِکَ، وَعُدْتَ عَلَیْهِ بِعائِدَه مِنْ عَطْفِکَ، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَلطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ، اَلْخَیِّرینَ الْفاضِلینَ، وَجُدْ عَلَیَّ بِطَوْلِکَ وَمَعْرُوفِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ، وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد خاتَمِ النَّبیّینَ وَآلِهِ الطّاهِرینَ، وَسَلَّمَ تَسْلیماً، اِنَّ اللهَ حَمیدٌ مَجیدٌ، اَللّهُمَّ اِنّی اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَ، فَاسْتَجِبْ لی کَما وَعَدْتَ، اِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعادَ.
دوازدهم: بعد از هر دو رکعت از نماز شب و شفع و بعد از دعاهای نماز وتر، دعاهایی را که مرحوم «شیخ طوسی» و «سیّد بن طاووس» نقل کردهاند را بخواند.
سیزدهم: سجدهها و دعاهایی که از رسول خدا(ص) روایت شده است را بخواند. از جمله، در روایتی که «ابان بن تغلب» از امام صادق (ع) نقل کرده است، چنین آمده: شب نیمه شعبان داخل شد و آن شب رسول خدا (ص) نزد یکی از همسران خود بود، وقتی که شب به نیمه رسید آن حضرت از بستر برای عبادت برخاست، همسرش در پی آن حضرت روان شد، در حالی که خود را به چادرش پیچیده بود و در جستجوی آن حضرت بود، ناگاه رسول خدا(ص) را در سجده یافت، که مثل جامهای به زمین چسبیده بود. به حضرت نزدیک شد، شنید که آن حضرت در سجده خود میگوید: سَجَدَ لَکَ سَوادی وَخَیالی، وَآمَنَ بِکَ فُؤادی، هذِهِ یَدایَ وَماجَنَیْتُهُ عَلی نَفْسی، یا عَظیمُ تُرْجی لِکُلِّ عَظیم، اِغْفِرْ لِیَ الْعَظیمَ، فَاِنَّهُ لایَغْفِرُ الذَّنْبَ الْعَظیمَ اِلاَّ الرَّبُّ الْعَظیمُ.
آنگاه سر خود را بلند کرد و سپس به سجده رفت و عرض کرد:
اَعُوذُ بُنُورِ وَجْهِکَ الَّذی اَضائَتْ لَهُ السَّمواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَانْکَشَفَتْ لَهُ الظُّلُماتُ، وَصَلَحَ عَلَیْهِ اَمْرُ الاَْوَّلینَ وَالاْخِرینَ، مِنْ فُجأَهِ نَقِمَتِکَ، وَمِنْ تَحْویلِ عافِیَتِکَ، وَمِنْ زَوالِ نِعْمَتِکَ، اَللّهُمَّ ارْزُقْنی قَلْباً تَقِیّاً نَقِیّاً، وَمِنَ الشِّرْکِ بَریئاً، لا کافِراً ولا شَقِیّاً
آنگاه دو طرف روی خود را به خاک گذاشت و گفت:
عَفَّرْتُ وَجْهی فِی التُّرابِ، وَحُقَّ لی اَنْ اَسْجُدَ لَکَ.
مالیدم به خاک رویم را و بر من سزاست که برایت سجده کنم.
چهاردهم: نماز جناب جعفر طیّار را بجا آورد.
پانزدهم: نمازهای فراوانی برای شب نیمه شعبان وارد شده است که آنها را بجا آورد از جمله گروهی از افراد مورد وثوق و اعتماد از امام باقر و امام صادق (ع) روایت کردهاند که فرمودند: وقتی که شب نیمه شعبان میشود، چهار رکعت نماز بجا آور (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت، حمد یک مرتبه و قل هو اللّه احد را صد مرتبه بخوان و پس از پایان چهار رکعت بگو:
اَللّهُمَّ اِنّی اِلَیْکَ فَقیرٌ، وَمِنْ عَذاِبکَ خائِفٌ مُسْتَجیرٌ، اَللّهُمَّ لا تُبَدِّلْ اِسْمی، وَلا تُغَیِّرْ جِسْمی، وَلاتَجْهَدْ بَلائی، وَلاتُشْمِتْ بی اَعْدآئی، اَعُوذُ بِعَفْوِکَ مِنْ عِقابِکَ، وَاَعُوذُ بِرَحْمَتِکَ مِنْ عَذابِکَ، وَاَعُوذُ بِرِضاکَ مِنْ سَخَطِکَ، وَاَعُوذُبِکَ مِنْکَ، جَلَّ ثَنآؤُکَ، اَنْتَ کَما اَثْنَیْتَ عَلی نَفْسِکَ، وَفَوْقَ ما یَقُولُ الْقآئِلُونَ.
روز نیمه شعبان
روز ولادت باسعادت امام دوازدهم حضرت مهدی (عجّ) است. بسیار شایسته است که شیعیان، در شب و روز نیمه شعبان، با تشکیل محافل و مجالس، و برپایی سخنرانیها، درباره عظمت این روز و وجود ایشام و شرایط انتظار آن حضرت و دعا برای تعجیل در ظهورش و دفع شبهات دشمنان و ناآگاهان، آن را گرامی بدارند، ولی در همه این موارد از کارهای نامناسب و خلاف شرع بپرهیزند و عبادت را با گناه آلوده نسازند.
منبع : ایسنا